چکار کنیم که ورشکسته نشویم؟ 6 گام نجات از ورشکستگی

اگر هر ماه ارقامتان آب می روند، اگر احساس می کنید تصمیمات بدی گرفته اید، یا مجادله می کنید یا ناامیدید چون کسانی که دوستتان دارند همین مسئله را به شما گفته اند، اگر ته دلتان می دانید که اگر امروز کاری نکنید، شاید کل کسب و کارتان از دست برود، این مطلب برای شما نوشته شده است. در کنار این مطلب نیز بهتر است بدانید crm چیست؟

می خواهیم راه های مقابله با ورشکستگی را به شما آموزش دهیم تا کسب و کارتان را نجات دهید و آن را دوباره سودده کنید.

در ویدیوی زیر دن مارتل، مشاور کسب و کار کانادایی که در بیش از 40 استارت آپ موفق سرمایه گذاری کرده و مشاور کمپانی های بزرگی چون Intercom، Hootsuite و Udemy بوده است، این گام ها را تشریح می کند:

آیا در معرض ورشکستگی هستید؟

با مجله کسب و کار نرم افزار پارس ویتایگر هم‌گام شوید.

کسب و کارتان درآمدزایی دارد و شما هم حقوق خیلی خوبی می گیرید. این یکی از اولین نکته های ماست. قرار نیست حقوق بگیرید. باید بینش مالی لازم برای درک تاثیر تصمیماتتان بر درآمد، هزینه ها و سوددهی را پیدا کنید.

یکی از چالش های بزرگ این است که کسب و کارها فکر می کنند تنها رشد داشتن یعنی موفقیت. بیشتر کارآفرینان رشد خوبی دارند، درست است؟

فرض کنید درآمد سالانه کسب و کاری کمی کمتر از 500 میلیارد تومان باشد. اگر این رقم سال پیش 200 میلیون بوده است، پس با خود فکر می کنید دو یا سه برابر نسبت به پارسال رشد کرده اند. اما به سوددهی شان نگاه نمی کنید. به ساختار هزینه ها نگاه نمی کنید که بپرسید سود این کسب و کار کجاست؟

رشد با سود برابر نیست

باید از خود بپرسیم: آیا پول کافی برای رشد کسب و کار را داریم؟ (با در نظر گرفتن این که چه مقدار باید رشد کنیم).

برخی مدیران یک شعبه جدید باز می کنند. اما از خود نمی پرسند برای این بخش جدید کسب و کار چه مقدار سرمایه و پول نیاز داریم؟ زمان بندی و و افق فکری من چگونه است؟ برنامه بازاریابی من برای گرفتن مشتری های جدید که این کسب و کار جدید را می سازند چیست؟

همیشه همین طور است، و بعد از این که شروع می کنید، می پرسید حالا چطور تمامش کنم؟

گام اول مقابله با ورشکستگی : اعداد و ارقام حقیقی

اعداد و ارقام لازم را بگیرید. به حسابدارتان زنگ بزنید. احتمالا خیلی از شما حسابدارهای عالی ندارید اما باید این را بدانید حسابدارها هیچ اهمیتی نمی دهند که آیا شکست می خورید یا خیر!

دلیلش این نیست که آدم های بدی هستند. اما کار آنها این نیست که کسب و کار شما را مدیریت کنند. کار آنها این نیست که تصمیمات شما را درک کنند. کار آنها این است که اعداد و ارقامی که به آنها می دهید را طبق قواعد حسابداری استفاده کرده و گزارش هایی به شما بدهند که وضعیت مالی خود را بفهمید و طبق آنها تصمیم بگیرید.

پس شاید شما از حسابتان راضی نیستید و می گویید حسابدار به دردنخوری دارم. چرا به من نگفت که اوضاع این قدر خراب است؟

باور کنید تقصیر آنها نیست، تقصیر شماست. شما باید درک مالی را در مدیریت کسب و کار می آموختید.

حساب های بانکی واقعا در چه وضعیتی اند؟

اولین کار برای شروع تغییر وضعیت کسب و کار، گرفتن تمام اطلاعات لازم است. تمام تراکنش های حسابتان را بگیرید. گزارش حساب های بانکی تان را بگیرید. تمام اعداد و ارقام لازم را. گزارش های درآمدی و هزینه جاری و هر گزارش دیگری که از حسابدار می گیرید. اگر نرم افزار CRM دارید، هزینه های خرید از تامین کنندگان و درآمدهای فروش در آن ثبت شده است. می توانید خودتان از آنها گزارشی در بازه زمانی مدنظرتان بگیرید.

چقدر مالیات بدهکارید؟ چقدر حقوق؟ رقم واقعی تمام آنها را بگیرید. بسیاری از کارآفرینان با خود فکر می کنند این که جایی ست که من الان هستم. اما احتمالا شرایط بدتر از چیزی ست که فکر می کنید. چون نمی خواهید با دقت نگاه کنید.

گام دوم مقابله با ورشکستگی : مدل مالی

گام بعد ساختن یک مدل مالی ست. یک مدل خیلی ساده. یعنی یک پیش بینی جریان نقدی که می گوید درآمدم چقدر است؟ هزینه هایم؟ سودم و بدهی هایم؟

عملکرد کسب و کارتان را بفهمید. چقدر پول در می آورد؟ سطح سوددهی آن چقدر است؟ بیشتر کسب و کارها به خاطر تصمیمات متعددشان این اعداد را به صورت یک جا ندارند. یک صفحه با اطلاعات مالی ماه جاری لازم دارید.

هر روزی از ماه که هستید اطلاعات را بگیرید و آنها را در یک صفحه اکسل وارد کنید ( نرم افزار CRM گزارش ها را به صورت اکسل یا CSV در اختیار شما قرار می دهد). به مشتری ها و سود سال پیش نگاه کنید تا بتوانید برآورد کنید. اما عدد نسازید! مطمئن باشید اعدادتان حقیقی هستند تا بعدا باز به همین موقعیت بازنگردید.

بدترین کار این است که وقت و انرژی بگذارید و تصمیمات نصفه و نیمه بگیرید. این هیچ کمکی به شما نمی کند.

ایجاد این مدل مالی باعث می شود بفهمید چقدر وضعیت بد است. همیشه شرایط بدتر از چیزی ست که کارآفرین فکر می کند. همیشه دارند پول از دست می دهند و شعبه جدیدشان سود این کسب و کار را از بین می برد. پس باید بفهمیم واقعا کجا هستیم.

گام سوم مقابله با ورشکستگی : تشریح عمیق

گام سوم از همه سخت تر است. باید به عمق برویم. وقتی در کسب و کارتان تعدیل می کنید، نمی توانید با تصمیمات سطحی این کار را کنید. نمی توانید هزینه ها را سطحی بررسی کنید.

باید از لایه سطحی بگذرید و به استخوان کسب و کار برسید. از خود بپرسید چه چیزی برای پیشبرد کسب و کارمان قطعا لازم است؟ اگر سودده نباشید قطعا طی زمان از بین می روید.

اگر به مانده حسابتان نگاه می کنید و می بینید تمام دارایی تان چند ده میلیون تومان است، یعنی چند هفته تا ورشکستگی فاصله دارید. اگر بدهی هایتان از حد مجاز بیشتر است و موارد مشابه، شرایط خیلی بد است.

پس هزینه ها را تشریح کنید. حقیقت این است که اگر قرار است کسی را تعدیل کنید، نمی توانید پس از رفتنشان هم به آنها حقوق بدهید.

شما باید کسب و کارتان را نجات دهید. بله، می خواهید هر کار می توانید انجام دهید و این افراد مثل خانوده شما هستند و دوستشان دارید، اما حقیقت این است که اگر در این شرایطید، تصمیم برای شما گرفته شده است.

منطقی، ولی مهربان

اگر منطقی به اعداد و ارقام نگاه کنید و ببینید هر ماه چند میلیون تومان سود از دست می دهید، تسلیم می شوید.

ممکن است باعث شوید خانواده تان خانه شان را از دست بدهند. خصوصا اگر ضمانت های خصوصی دارید. مثلا وام بانکی تان ضمانت خصوصی دارد.

اگر کسب و کار ورشکست شود، تامین کننده ها پول از دست نمی دهند، بلکه بانک روی دارایی های شخصی عزیزان شما دست می گذارد. شما دارید زندگی خانواده و فرزندانتان را به خطر می اندازید. و همین باید کافی باشد که این تصمیمات سخت را بگیرید.

اگر قرار است کسی را تعدیل کنید، برای جبران سعی کنید شغل ایده آل آنها را پیدا کنید.

اگر یک شعبه یا کسب و کار جدید دارید و خجالت می کشید که آن را تعطیل کنید، همه چیز همین طور می ماند. در انتها وقتی که همه چیز را درست کنید هیچ کس شکست هایتان را یادش نمی ماند. فقط موفقیت ها را به یاد می آورند.

ممکن است مجبور شوید نصف تیمتان را تعدیل کنید تا کسب و کار را نجات دهید. اما اگر پس از تشریح منطقی و عمیق به این نتیجه رسیدید، انجامش دهید.

گام چهارم مقابله با ورشکستگی : مشتری ها

بر مشتری ها تمرکز کنید. اگر هنوز مشتری دارید باید به آنها زنگ بزنید و بپرسید “چطور می توانیم با کارمان ارزش بیشتری برای شما ایجاد کنیم؟” باید مطمئن باشید که مشتری های فعلی راضی اند.

در اگر در این شرایط باشید، احتمالا نارضایتی هایی ایجاد کرده اید. توجه لازم را به مشتری ها نکرده اید و اکنون احساس می کنند به آنها اهمیت نمی دهید. نرم افزار CRMتان را باز کنید و با گزارشی از اطلاعات ثبت شده، مشتریانی که هنوز با شما مانده اند را پیدا کنید.

با آنها تماس بگیرید و اگر در تماس اول پاسخی دریافت نکردید، یادآور تقویم بگذارید و ادامه دهید، تا بتوانید با آنها صحبت کنید. به صاحبان فاکتورهای پرداخت نشده و کسانی که به تازگی پروزه ای برای آنها انجام داده اید نیز زنگ بزنید.

منظور این نیست که خود شما شخصا این کار را انجام دهید. آن را به تیمتان بسپارید. اما مطمئن باشید که انجام می شود و شما در جریان نتایج قرار می گیرید.

پس مطمئن شوید راضی هستند، چون در این موقعیت قطعا نمی خواهید کسی فاکتورش را پرداخت نکند، همکاری با شما را قطع کند، یا تجربه مشتری بدی در کسب و کار خدماتی شما کسب کند.

اگر کارآفرین خوبی باشید احتمالا مشتری هایتان می خواهند از شما قدردانی کنند. لازم نیست راجع به تغییر ساختار بدانند. اما لازم است بدانید راضی هستند.

گام پنجم مقابله با ورشکستگی : چه چیزی یاد گرفتید؟

باید بنشینید و ببنید چه چیزی یاد گرفته اید.این تصمیمات دشوارند و اگر ننویسید که چه چیزی یاد گرفته اید، خیلی احتمال دارد باز همین اشتباهات را تکرار کنید. چه چیزی باعث شد به این موقعیت برسید؟

احتمالا دلیل آن بی توجهی به گزارش های مالی ست. یا بی توجهی به ساختار هزینه ها. فکر می کنید درآمد و سود بالایی دارید اما در حقیقت سودده نیستید.

یا افراد درست را استخدام نکرده اید، شاید مشاوران درستی ندارید که به شما کمک کنند. شاید حسابدارتان خوب نباشد، اما تقصیرحسابدار نیست. چون شما او را استخدام کردید. چطور تصمیم گرفتید که این شخص مناسب است؟

چطور تصمیم و رویه تان را تغییر دهید که دوباره افراد اشتباهی استخدام نکنید؟

گام ششم مقابله با ورشکستگی : پیشرفت

آخرین گام پیشرفت ست. سودتان به حداکثر می رسد. هزینه ها را کاهش می دهید و تشریح می کنید، کسب و کار را درست می کنید و قرض هایتان را می دهید. برنامه ریزی می کنید و دوباره سودده می شوید. سهم خوبی از پول خرج شده در بازار را به خودتان اختصاص می دهید. حالا باید به این فکر کنید که چطور پیشرفت کنم؟

کار بی منطقی نکنید، مثل سرمایه گذاری در یک کسب و کار دیگر یا باز کردن یک بخش یا شعبه جدید. بر انجام بیشتر کاری که به خوبی بلدید تمرکز کنید. آیا قیمت گذاری ها درست هستند؟ آیا با این کار، حاشیه سود درست را دارید؟

کاری که بلدید انجام بازاریابی و پیدا کردن مشتری جدید باشد یا هر چیز دیگر، پیشرفت آن کسب و کارتان را متحول می کند. حقیقت این است که پایه کسب و کار گسترش و پیشرفت است.

رشدتان هیچ گاه خطی نیست. همیشه گام به گام است و اگر خودتان را در وضعیتی می بینید که دخل و خرجتان یکی ست، پول نقدی در بساط ندارید، به چالش کشیده شده اید، ناامید هستید و نمی توانید بخوابید، می دانید که زمان این تصمیمات سخت رسیده است.

دیگران در پارس ویتایگر خوانده اند: تاثیر نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری بر فروش