فهرست محتوا
سودآوری مشتری (Customer Profitability) به ارزیابی میزان سود خالصی که یک مشتری در طول دوره تعامل خود با کسبوکار به آن اضافه میکند اشاره دارد. این مفهوم یکی از بخشهای کلیدی مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) است که به کمک آن میتوان دریافت که کدام مشتریان در ایجاد ارزش برای شرکت مؤثرتر هستند. برای اندازهگیری سودآوری مشتری، عواملی مانند هزینههای جذب و نگهداری مشتری، هزینههای پشتیبانی، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) و میزان درآمد حاصل از هر مشتری مورد بررسی قرار میگیرند.
با تحلیل سودآوری مشتری، کسبوکارها قادر خواهند بود که منابع خود را بهصورت بهینهتری تخصیص دهند و به سمت مشتریانی حرکت کنند که بیشترین ارزش افزوده را به شرکت میافزایند. این امر منجر به افزایش بهرهوری در فرآیندهای بازاریابی و فروش، بهبود خدمات مشتری و تقویت استراتژیهای نگهداری و وفاداری مشتری میشود. نرم افزارهای CRM و گزارشهای مالی میتوانند به تحلیل سودآوری مشتری کمک کنند و بینشی عمیقتر از رفتارها و الگوهای خرید مشتریان به دست آورند که در نهایت موجب میشود تصمیمات استراتژیک و هوشمندانهتری در کسبوکار اتخاذ شود.
چرا سودآوری مشتری اهمیت دارد؟
شعار ما در مجله کسب و کار پارس ویتایگر، کمک به رشد و ارتقا با ارائه محتوای مفید درباره کسب و کار ها است. برای این منظور از منابع معتبر خارجی که در حوزه تکنولوژی و سازمانی، فعال هستند برای تولید محتوا و ارائه آن به شما کاربران محترم استفاده میکنیم.
سودآوری مشتری اهمیت زیادی دارد زیرا به کسبوکارها کمک میکند تا منابع خود را به طور بهینهتری تخصیص داده و تصمیمات هوشمندانهتری بگیرند. به چند دلیل اصلی میتوان به اهمیت سودآوری مشتری پی برد:
- مدیریت منابع و کاهش هزینهها: وقتی کسبوکارها سودآوری هر مشتری را تجزیه و تحلیل میکنند، میتوانند هزینههای مربوط به جذب، نگهداری و پشتیبانی مشتریان را کنترل و مدیریت کنند. این اقدام کمک میکند که هزینههای غیرضروری کاهش یابد و بودجه در راستای مشتریان سودآورتر تخصیص یابد.
- تمرکز بر مشتریان ارزشمند: با شناخت مشتریان سودآور، شرکتها میتوانند توجه و منابع بیشتری را به مشتریانی اختصاص دهند که بازدهی بیشتری دارند. این باعث میشود که در طولانیمدت، رابطهای پایدارتر و ارزشمندتر با این مشتریان برقرار شود و از نظر مالی به نفع شرکت باشد.
- بهبود استراتژیهای بازاریابی و فروش: تحلیل سودآوری مشتری به شرکتها دید بهتری در مورد رفتار خرید مشتریان ارائه میدهد، که این امر امکان تدوین استراتژیهای بازاریابی و فروش مؤثرتر را فراهم میکند. برای مثال، تمرکز روی مشتریان با ارزش طول عمر بالا (CLV) میتواند منجر به ایجاد کمپینهای بازاریابی هدفمند و موفقتر شود.
- افزایش نرخ حفظ مشتریان: مشتریانی که سودآورند اغلب از طریق خدمات و پشتیبانی بهتر نگهداری میشوند. تلاش برای رسیدن به این گروه همنشینی دائمی با بهبود تجربه مشتریان دارد. این امر باعث افزایش نرخ حفظ مشتریان سودآور و کاهش نرخ ریزش مشتریان میشود که تأثیر مثبتی بر سودآوری کلان شرکت دارد.
- پیشبینی و برنامهریزی بهتر مالی: سودآوری مشتری به مدیران کمک میکند تا آینده کسبوکار را بهتر پیشبینی کنند و بودجهبندی دقیقتری داشته باشند. همچنین، در مواقع بحران، مدیریت بهتری بر هزینهها دارند و تصمیمات استراتژیکتری میگیرند.
- ایجاد مزیت رقابتی: با تمرکز بر مشتریان سودآور، کسبوکار میتواند بهجای رقابت صرف با رقبا، بر ایجاد تجربهای متفاوت و ارزشمندتر برای مشتریان کلیدی تمرکز کند. این امر نهتنها منجر به جذب مشتریان جدید میشود بلکه باعث افزایش وفاداری مشتریان فعلی نیز میشود.
اهمیت سودآوری مشتری در ایجاد یک کسبوکار پایدار و سودآور است. این مفهوم به شرکتها اجازه میدهد تا به طور هدفمندتری منابع خود را استفاده کنند، تصمیمات بهتری بگیرند و از نتایج مطلوبتری بهرهمند شوند.
نحوه انجام تجزیه تحلیل سوآوری مشتری
تحلیل سودآوری مشتری به کسبوکارها کمک میکند تا با درک بهتر از هزینهها و ارزش مشتریان، منابع خود را به شکلی بهینه تخصیص دهند. در اینجا براساس مقاله HubSpot، مراحل کلیدی و کاربردی برای تحلیل سودآوری مشتری ارائه شده است:
جمعآوری دادههای مشتریان
نخستین گام، گردآوری دادههای دقیق دربارهی مشتریان و تعاملات آنها با کسبوکار است. این دادهها شامل:
- درآمد حاصل از هر مشتری: از فروش محصولات، خدمات یا سایر منابع درآمدی.
- هزینههای جذب مشتری: هزینههای تبلیغات، تخفیفات و پیشنهادهای اولیه برای جذب مشتریان جدید.
- هزینههای نگهداری و پشتیبانی: هزینههای خدمات پس از فروش، پشتیبانی فنی و هرگونه فعالیت مربوط به حفظ مشتری.
تقسیمبندی مشتریان (Customer Segmentation)
تقسیمبندی مشتریان براساس ویژگیهای مشابه، مانند رفتار خرید، ارزش تراکنش و تعاملات قبلی با کسبوکار، به شما کمک میکند که مشتریان سودآور را بهتر شناسایی کنید. این دستهبندی میتواند بر اساس معیارهایی مثل فاصله خریدها، تعداد خریدها، نوع محصولات خریداریشده و ارزش خرید انجام شود.
محاسبه ارزش طول عمر مشتری (CLV)
ارزش طول عمر مشتری یا CLV یکی از شاخصهای کلیدی است که به تعیین سودآوری مشتری کمک میکند. با استفاده از فرمولهای CLV و محاسبه ارزش طول عمر مشتری، میتوان ارزش آیندهای که هر مشتری به کسبوکار اضافه میکند را پیشبینی و مشتریان را بر اساس میزان سودآوری اولویتبندی کرد.
محاسبه هزینههای مشتری
هزینههای مرتبط با مشتریان شامل موارد زیر است:
- هزینههای جذب مشتری (CAC): هزینههای تبلیغات، تخفیفها و فعالیتهای بازاریابی برای جذب مشتریان.
- هزینههای نگهداری: هزینههایی که برای حفظ ارتباط با مشتریان و ارائه خدمات پس از فروش انجام میشود.
- هزینههای ریسک و زیان: هزینههای مرتبط با مشتریانی که بهطور منظم بدهیهای خود را پرداخت نمیکنند یا ممکن است ریسکهای مالی برای کسبوکار ایجاد کنند.
محاسبه سودآوری مشتری با استفاده از فرمولها
با استفاده از فرمولهای مختلف مانند سودآوری خالص مشتری، حاشیه سود مشتری و نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، میزان سودآوری هر مشتری یا گروهی از مشتریان را محاسبه کنید. این فرمولها به شناسایی مشتریانی که بازده بیشتری دارند کمک میکنند و مبنایی برای تصمیمگیریهای آتی فراهم میکنند.
تحلیل دادهها و اولویتبندی مشتریان
پس از محاسبه سودآوری، مشتریان را بر اساس سودآوری و سایر معیارها اولویتبندی کنید. این اولویتبندی میتواند به شما کمک کند تا منابع بیشتری به مشتریان سودآور تخصیص داده و استراتژیهای ویژهای برای حفظ آنها طراحی کنید، مانند برنامههای وفاداری چند سطحی یا پیشنهادهای اختصاصی.
ارزیابی و اصلاح استراتژیها
با استفاده از نتایج بهدستآمده، استراتژیهای جذب و نگهداری خود را مورد بازبینی قرار دهید و منابع را به بهینهترین شکل ممکن توزیع کنید. همچنین میتوانید برای مشتریان کمسود یا غیربازده استراتژیهایی اتخاذ کنید، مثلاً هزینههای پشتیبانی این مشتریان را کاهش دهید یا خدمات خود را محدود کنید.
استفاده از ابزارهای تحلیلی و گزارشگیری
ابزارهای CRM و نرمافزارهای تحلیل داده میتوانند در فرایند تجزیهوتحلیل سودآوری مشتری کمککننده باشند. این ابزارها میتوانند گزارشهای دقیقی در زمینه رفتار مشتریان، روندهای خرید و ارزشهای ایجادشده ارائه دهند و به شما در بهبود استراتژیها کمک کنند.
این تحلیل به کسبوکارها کمک میکند که تصمیمگیریهای استراتژیک و دقیقتری انجام دهند و بر مشتریانی که بهطور بالقوه سودآور هستند، تمرکز کنند. با توجه به دادهها و استفاده از ابزارهای تحلیلی مناسب، میتوان سودآوری مشتری را بهینه کرد و موفقیت بلندمدت کسبوکار را تضمین نمود. برای بررسی عمیق تر نیاز است تا با فرمول های سودآوری مشتری نیز آشنا شوید. در ادامه به بررسی کاربردی ترین آنها میپردازیم:
فرمولهای سودآوری مشتری
محاسبه سودآوری مشتری با استفاده از فرمولهای مختلفی انجام میشود که هر یک به کسبوکارها کمک میکند تا هزینهها و درآمدهای مرتبط با مشتریان را تحلیل کنند. در ادامه، چند فرمول کاربردی برای محاسبه سودآوری مشتری آورده شده است:
1- سودآوری خالص مشتری (Net Customer Profitability)
این فرمول میزان سود خالصی را که هر مشتری در یک دوره معین برای شرکت ایجاد کرده است، محاسبه میکند. بهطور کلی فرمول به شکل زیر است:
سودآوری خالص مشتری = درآمد حاصل از مشتری−هزینههای مرتبط با مشتری
- درآمد حاصل از مشتری شامل فروش، خدمات و محصولات ارائه شده به مشتری است.
- هزینههای مرتبط با مشتری شامل هزینههای جذب، نگهداری، پشتیبانی و سایر هزینههای اختصاصی مشتری است.
2- ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value یا CLV)
CLV نشاندهندهی کل ارزشی است که یک مشتری در طول تعامل خود با کسبوکار ایجاد میکند. فرمول محاسبه CLV به صورت زیر است:
CLV = میانگین ارزش خرید×تعداد خریدهای مکرر×مدتزمان حفظ مشتری
در برخی موارد، اگر هزینههای جذب مشتری (Customer Acquisition Cost یا CAC) نیز مدنظر باشد، میتوان آن را از CLV کسر کرد:
CLV = (میانگین ارزش خرید×تعداد خریدهای مکرر×مدتزمان حفظ مشتری) − CAC
3- نرخ بازگشت سرمایه مشتری (Customer ROI)
این فرمول به شرکتها کمک میکند که بررسی کنند آیا هزینههای انجامشده برای جذب و حفظ مشتری، بازدهی مطلوبی دارد یا خیر. فرمول نرخ بازگشت سرمایه به صورت زیر است:
ROI مشتری = CAC/CLV
اگر این مقدار بیش از ۱ باشد، به معنای بازده مثبت است؛ به این معنا که مشتری به سودآوری شرکت کمک کرده است.
4- حاشیه سود مشتری (Customer Profit Margin)
حاشیه سود مشتری بیانگر نسبت سود خالص به کل درآمد حاصل از یک مشتری خاص است. فرمول آن به صورت زیر است:
حاشیه سود مشتری = 100× کل درآمد حاصل از مشتری/سود خالص مشتری
این نسبت به کسبوکارها نشان میدهد که چه مقدار از درآمد حاصل از مشتری به سود تبدیل شده است و میتواند برای شناسایی مشتریان سودآور و غیرسودآور مورد استفاده قرار گیرد.
5- درآمد خالص تعدیلشده بر اساس ریسک مشتری (Risk-Adjusted Revenue)
برخی مشتریان ممکن است به دلیل احتمال عدم پرداخت بدهی یا ریسکهای دیگر، سودآوری کمتری داشته باشند. این فرمول با در نظر گرفتن این ریسکها، درآمد خالص را اصلاح میکند:
درآمد خالص تعدیلشده بر اساس ریسک = درآمد کل − (هزینههای مشتری+هزینههای ریسک)
کاربرد فرمولها: این فرمولها به مدیریت ارتباط با مشتری کمک میکنند تا تحلیل دقیقی از سودآوری مشتریان خود داشته باشند و بر این اساس، منابع و استراتژیهای خود را بهینه کنند.
یک مثال برای درک ملموس تر از سودآوری مشتری
برای درک بهتر سودآوری مشتری، بیایید مثالی از یک فروشگاه آنلاین پوشاک در نظر بگیریم که دو نوع مشتری دارد: مشتری A و مشتری B.
مشتری A
درآمد حاصل از خریدها: مشتری A سالانه حدود ۳ بار از فروشگاه خرید میکند و در هر خرید حدود ۴ میلیون تومان هزینه میکند. در نتیجه، درآمد سالانه از این مشتری برابر است با:
۱۲,۰۰۰,۰۰۰ تومان = ۳ خرید×۴,۰۰۰,۰۰۰
هزینههای جذب و نگهداری: فروشگاه برای جذب و نگهداری مشتری A، سالانه حدود ۱ میلیون تومان برای تبلیغات، تخفیفات و پشتیبانی هزینه میکند.
سودآوری خالص: سودآوری این مشتری برابر است با:
۱۱,۰۰۰,۰۰۰ تومان =۱,۰۰۰,۰۰۰ − ۱۲,۰۰۰,۰۰۰
مشتری B
درآمد حاصل از خریدها: مشتری B تنها یک بار در سال خرید میکند و حدود ۶ میلیون تومان خرج میکند، بنابراین درآمد سالانه از این مشتری برابر است با ۶ میلیون تومان.
هزینههای جذب و نگهداری: فروشگاه برای جذب و نگهداری مشتری B حدود ۲ میلیون تومان هزینه تبلیغات و پشتیبانی صرف میکند.
سودآوری خالص: سودآوری این مشتری برابر است با:
۴,۰۰۰,۰۰۰ تومان = ۶,۰۰۰,۰۰۰−۲,۰۰۰,۰۰۰
در این مثال، مشتری A با سود خالص ۱۱ میلیون تومان سودآورتر از مشتری B با سود خالص ۴ میلیون تومان است. این نتیجه نشان میدهد که اگرچه مشتری B یک خرید با مبلغ بالاتر انجام میدهد، هزینههای جذب و نگهداری او نیز بیشتر است و در نهایت سودآوری کمتری نسبت به مشتری A دارد.
این تحلیل به فروشگاه کمک میکند تا منابع و تلاشهای بازاریابی خود را بر روی مشتریان سودآورتر متمرکز کند و استراتژیهایی را برای حفظ و توسعه رابطه با این دسته از مشتریان در نظر بگیرد.
ترفندهایی برای سودآوری بیشتر توسط مشتری
فروش یک رابطه دو طرفه است. درست است که بیشتر بار آن بر دوش نیروهای فروش است، اما مشتری نیز مسئولیت هایی دارد. یک فروشنده ی موفق و خوب به گونه ای رفتار می کند و مسئولیت هایش را به جا می آورد، که مشتری نیز خودبخود مسئولیت های خود را انجام می دهد. مسئولیت مشتری در قبال شما چیست؟ خرید کردن؟ خیر. خرید کردن انتخاب مشتری ست، نه مسئولیت او. آیا مشتری اصلا مسئولیتی در قبال شما دارد؟ بله. مشتری سودآور بودن.
مشتری ها همیشه سودآور نیستند. برخلاف باور اشتباه برخی نیروهای فروش، هرچه مشتری بیشتر داشته باشید لزوماً سود بیشتری نخواهید داشت. شما نباید سعی کنید به همه بفروشید. این یکی از رایج ترین اشتباهات فروش است که نتیجه ای عکس خواهد داشت.
چرا؟ چون شما برای هر لحظه که با یک مشتری صحبت می کنید هزینه ای می پردازید. هزینه های کسب و کار شما به قوت خود پا برجاست، و از طرفی هنگامی که وقت خود را صرف سرنخ های بی کیفیت می کنید، از رسیدگی به سرنخ های با کیفیت باز می مانید. کیفیت سرنخ ها در فرآیند ارزیابی کیفی سرنخ مشخص می شود.
1- توجه به هزینه های جذب مشتری
شما در ابتدا هزینه ای برای به دست آوردن مشتری می دهید. هزینه ای که میانگین مجموعه ای از هزینه های صرف شده برای بازاریابی و کارهای انجام شده برای شناساندن محصول خود به مشتری های احتمالی، ارتباط با آنها و در نهایت تبدیل آنها به مشتری ست. هزینه جذب مشتری ابتدایی ترین بخش به دست آوردن یک مشتری جدید است.
برای سودآوری مشتری اولین شرط این است که هزینه ی جذب او پوشش داده شود. این که باید چه مقدار بودجه برای بازاریابی در نظر بگیرید بستگی به پیش بینی فروش سالانه و اطلاعات ثبت شده ی فروش سابق و فعلی دارد. دقت کنید که این هزینه های اولیه باید متناسب با قیمت محصولات و سایر هزینه های شما باشد، در غیر این صورت مشکلی پایه ای در سیستم دارید.
2- به تناسب هزینه و درآمد توجه کنید
اگر بودجه ای ۱۰ میلیونی برای تبلیغات صرف کرده اید و تنها ۱۸ مشتری جدید برای محصولی ۱۵۰ هزار تومانی به دست آورده اید، باید فرآیند را بررسی و تحلیل و مشکل را ریشه یابی کنید. یا تحلیل های بازاریابی تان اشتباه بوده یا برداشت درستی از دلیل فروش موفق خود ندارید و روش های بهبود فروش اشتباهی استفاده می کنید، یا بازار هدف را اشتباه مشخص کرده اید، یا روش بازاریابی تان مناسب نیست و هزار یا و اما و اگر دیگر که باید بررسی و پیدا شوند.
شاید مشکل از خود تبلیغ یا متن ایمیل ها یا پیامک هایتان باشد. شاید در زمان نامناسبی اقدام به استفاده از یک نوع خاص بازاریابی کرده اید. نتیجه ی هر کمپین باید در کنار نتیجه ی کمپین های پیشین تحلیل و بررسی شود. به تدریج کشف می کنید که باید از هر کمپین چه انتظاری داشته باشید. اما اگر همیشه انتظارتان با حقیقت تفاوت زیادی دارد و رشدی نداشته اید، باید مشکل را ریشه یابی و برطرف کنید.
3- مشتریان را طبق سودآوری دسته بندی کنید
مشتری های سود آور را “بالای مجلس” بنشانید!
پیش تر گفته بودیم که باید مشتری ها را دسته بندی کنید و می توانید از نرم افزار CRM برای این کار استفاده کنید. اگر مشتری هایی داشته باشید که وقت و انرژی زیادی از شما می گیرند اما خرید نمی کنند، یا خرید بسیار ناچیزی می کنند، احتمال ضرر وجود دارد.
در دسته بندی مشتریان، این مشتری ها را از لیست کسانی که باید به آنها رسیدگی شود حذف می کنیم. البته باید ابتدا مطمئن شوید که این مشتری ضررده است.
نگران این نباشید که کم شدن مشتری ها سود و فروش شما را کاهش دهد. نگه داشتن تمام شاخ و برگ های یک درخت تنها باعث می شود مواد غذایی و آب به نوعی هدر رفته و میوه های درخت کیفیت پایین تری پیدا کنند. قیف فروش خود را هرس کنید تا درخت پربار تری داشته باشید.
با آزاد شدن وقت و انرژی، میتوانید تمرکز خود را بر ارائه خدمات مشتری ممتاز و جلب رضایت مشتریان ارزشمند معطوف کنید. افزایش رضایت مشتریان نه تنها به افزایش چشمگیر نرخ بازگشت آنها منجر میشود، بلکه تبلیغات خودجوش آنها را نیز به دنبال خواهد داشت. این نوع تبلیغات، موثرترین و کمهزینهترین روش تبلیغاتی است که به طور مستقیم در کنترل شما نیست.
مرتبط: دسته بندی مشتریان با استفاده از نرم افزار CRM
4- به سود مشتری توجه کنید
مشتری باید از خرید از شما سود ببرد. منظور این نیست که تخفیف هایی بی منطق به او بدهید که یک کالای ۲ میلیونی را ۳۰۰ هزار تومان به او بفروشید و فکر کنید چون یک بار قبل ها از شما خرید کرده، برنامه وفاداری بی نظیری به کار برده اید و درست است که ضرر بزرگی کرده اید، اما مشتری راضی ست.
منظور این است که محصول یا خدماتی ارائه دهید که حقیقتا ارزش هزینه ی پرداخت شده را داشته باشند. به زبان ساده تر، خودتان حاضر باشید این مبلغ را برای خرید این کالا یا سرویس پرداخت کنید.
دقت داشته باشید طبق تعریف رضایت مشتری، نباید (و نمی توان) رضایت مشتری را به هر قیمتی به دست آورد. اما همان طور که مشتری باید برای شما سودآور باشد، شما نیز باید برای او سودآور باشید. در غیر این صورت، شما از درخت خرید او هرس می شوید. رقبایتان ممکن است بسیار بهتر از شما در این زمینه عمل کنند.
5- بدانید که فروش یک رابطه دو طرفه است
اگر سعی کنید وانمود کنید که به مشتری سود می رسانید، مشتری ها به زودی عدم صداقت شما را متوجه شده و قطعا به دیگران هم خبر می دهند. تحقیقات نشان داده که مشتری های ناراضی چند برابر بیشتر از مشتری های راضی راجع به تجربه ی خود با دیگران حرف می زنند.
این یعنی در اثر عمل خود شما تبلیغات منفی بسیار موثری در بازار هدف شما ایجاد می شود. نگاهی به کسب و کارهای بزرگی که به خاطر نارضایتی مشتری ورشکست شده اند بیندازید. تمام تلاش کسب و کار شما برای بقا در رضایت منطقی مشتری خلاصه می شود.
به همین دلیل یکی از مهم ترین شاخص های فروش که هر مدیر فروش باید مد نظر داشته باشند، شاخص خالص ترویج کنندگان است. این شاخص نشان می دهد که چقدر احتمال دارد مشتری شما تبلیغ منفی یا مثبت کار شما را بکند. سعی کنید همان طور که دوست دارید مشتری برای شما سودآور باشد، شما هم برای او سودآور باشید و حقیقتا به او اهمیت دهید. این بزرگ ترین رمز موفقیت یک کسب و کار است.
تعیین سودآوری مشتری با CRM پارس ویتایگر
تعیین سودآوری مشتری با استفاده از CRM پارس ویتایگر به کسبوکارها امکان میدهد تا اطلاعات مالی و رفتاری مشتریان را بهدقت ارزیابی و بر اساس آنها استراتژیهای هدفمندتری اتخاذ کنند. ابتدا، پارس ویتایگر تمامی اطلاعات مشتریان را بهصورت متمرکز ذخیره میکند؛ این شامل تاریخچه خرید، هزینههای جذب و نگهداری و تعاملات پشتیبانی است.
در مرحله بعد، نرم افزار CRM، ارزش طول عمر مشتری (CLV) را بهصورت خودکار محاسبه میکند. این ارزش براساس میزان درآمد تولیدی از هر مشتری و هزینههای مرتبط با جذب و نگهداری او تعیین میشود و به کسبوکارها دید کاملی از بازدهی هر مشتری در طول زمان میدهد. در نهایت، پارس ویتایگر با استفاده از گزارشهای تحلیلی، مشتریان را براساس سطح سودآوریشان دستهبندی میکند. این طبقهبندی کمک میکند که شرکتها منابع خود را به سمت مشتریان سودآورتر هدایت کنند و برای حفظ و افزایش تعامل با این مشتریان، برنامههای وفاداری و استراتژیهای نگهداری ویژهای در نظر بگیرند.
مطالب خوبی منتشر می کنید. ممنون