فهرست محتوا
برخلاف تصور رایج، پرسونا فقط «یک فرم پر از اطلاعات دموگرافیک» نیست. پرسونا یعنی شناخت عمیق روانی مشتری، در حدی که بتوانید تصمیمهای او را پیشبینی کنید.
شرکتهایی که به پرسونا تکیه میکنند، کمپینهای بازاریابیشان بر اساس احساس واقعی مخاطب تنظیم میشود، نه حدس مدیر مارکتینگ؛ همان چیزی که در بازاریابی داده محور (Data-driven Marketing) میگویند: تصمیم از روی شواهد، نه شهود.
ریشهی واژهی «پرسونا» به نمایشهای تئاتر یونان باستان برمیگردد، جایی که بازیگران برای ایفای نقش، نقاب به چهره میزدند. هر نقاب نمایندهی شخصیتی خاص بود؛ درست مانند اکنون که هر مشتری نقاب متفاوتی از نیاز، نگرش و انگیزه بر چهره دارد. بازاریاب هوشمند کسی است که میتواند این نقاب را کنار بزند و واقعیت پشت آن را بشناسد.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت کسب و کارها، درک نیاز مشتری ها و تمایلات آنهاست. برای رسیدن به این هدف، نیازمند شناخت دقیقی از مشتریان خود هستیم. در این راستا، استفاده از پرسونای مشتری یکی از بهترین روشها برای شناخت دقیق مشتریان است.
پرسونای مشتری به ما کمک می کند تا با در نظر گرفتن اطلاعاتی مانند سلیقه، عادتها و نیازهای مشتریان، تجربه بهتری برای آنها ایجاد کنیم. در این برگ از مجله کسب و کار پارس ویتایگر ضمن تاکید بر اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری با چگونگی ایجاد پرسونای مشتری و استفاده از آن برای بهبود تجربه مشتریان، آشنا خواهید شد.
دانلود نمونه فرم پرسونای مشتری قابل پر شدن
این فرم عملی به شما کمک میکند تا پروفایل دقیق مشتریان خود را بسازید، رفتار، نیازها و انگیزههای آنها را تحلیل کنید و کمپینهای بازاریابی و CRM را هدفمند و شخصیسازی کنید. مناسب کسبوکارهای B2B و B2C و آماده استفاده مستقیم است.
فرم دانلود فایل
پرسونای مشتری چیست؟
پرسونای مشتری یا Customer Persona نمایهای نیمهتخیلی از مشتری ایدهآل شماست که بر اساس دادههای واقعی، تحلیل رفتار مصرفکننده و شناخت الگوهای روانشناختی و اجتماعی او ساخته میشود. در واقع، پرسونا تصویری دقیق از فردی است که قرار است پیام، محصول یا خدمت شما را دریافت کند.
وقتی از «پرسونا در بازاریابی» صحبت میکنیم، منظور فقط تعیین سن و شغل یا جنسیت نیست؛ بلکه شناختی عمیق از طرز فکر، انگیزهها، چالشها و معیارهای تصمیمگیری خریدار است. این درک، بازاریاب را از حد «تخمین زدن» به مرحلهی «تحلیل رفتار» میرساند؛ جایی که تصمیمات بر پایه داده و مشاهده شکل میگیرند.
تعریف ساده و کاربردی پرسونای مشتری
پرسونا را میتوان خلاصهای از یک پروفایل مشتری دانست که ویژگیهای جمعیت شناختی، رفتاری و شخصیتی او را ترکیب میکند. برای مثال، در نرم افزار CRM، پرسونای «مدیر فروش در شرکتهای متوسط B2B» ممکن است فردی باشد که با چالش مدیریت تیم، افزایش نرخ تبدیل و بهبود گزارشگیری مواجه است.
شناخت چنین جزئیاتی کمک میکند تا پیامهای بازاریابی هدفمندتر و محتواها دقیقتر طراحی شوند.
درواقع، پرسونای مشتری بازتابی از مشتری ایده آل شما بر اساس تحقیقات بازاریابی، داده های موجود از مشتری کنونی شما و یا مشتری فرضی است. این بازتاب که کاملا بر اساس اطلاعات می باشد، به شما کمک می کند که بهترین تصمیم را نه تنها در ارتباط با محصولاتتان بلکه در مورد کسب و کار خود بگیرید.
پرسونای یک مشتری ایده آل باید نمایانگر اشخاصی باشد که:
- محصولات و خدماتتان را به آن ها ارائه می دهید.
- به آن ها چیزی میفروشید.
- به راحتی فرایند تبدیل سرنخ فروش به مشتری را طی می کنند، برای مدت زیادی مشتری شما می مانند و سود اصلی کسب و کار شما را تامین می کنند.
در بهترین حالت ممکن، شما باید پرسونای مشتری را پیش از معرفی محصولات و خدمات خود ایجاد کرده باشید. چراکه از تصمیم گیری های ناگهانی شما جلوگیری کرده و باعث می شود بر روی یک هدف متمرکز بمانید.
در حالی که پرسونای مشتری، تنها مجموعه ای از داده ها است، اکثر بازاریاب های با تجربه توصیه می کنند که با اختصاص دادن یک نام، اولویت ها و حتی یک تصویر، با آن مانند یک شخص واقعی برخورد کنید. ابزار های چندگانه ای وجود دارند که به کمک آن ها می توانید برای پرسونای خود تصویری ایجاد کنید.
طراحی پرسونای مشتری چه اهمیتی دارد؟
اهمیت پرسونا از اینجا آغاز میشود که مخاطبان واقعی با فرضیات ذهنی مدیران تفاوت دارند. بسیاری از کسبوکارها تصور میکنند میدانند مشتریشان چه میخواهد، اما رفتار واقعی مشتری چیز دیگری نشان میدهد. طراحی پرسونای مشتری با تکیه بر دادههای رفتاری، روانشناختی و جمعیتشناختی، فاصلهی میان «حدس» و «واقعیت» را حذف میکند.
این شناخت بهصورت مستقیم بر نرخ تبدیل، تجربهی مشتری و بازگشت سرمایهی بازاریابی تأثیر میگذارد.
در سطح استراتژیک، پرسونا پایهی شخصیسازی است. هیچ سیستم اتوماسیون بازاریابی یا نرم افزار CRM بدون تعریف دقیق پرسونا عملکرد مؤثری ندارد. تا زمانی که برند نداند با چه کسی صحبت میکند، هیچ پیامی هدفمند نخواهد بود. پرسونای مشتری امکان میدهد پیام، محتوا و پیشنهاد دقیقاً بر اساس نیاز، مرحلهی تصمیمگیری و انگیزهی هر گروه طراحی شود. این یعنی کاهش اتلاف بودجه تبلیغاتی و افزایش ارتباط انسانی در بازاریابی.
از منظر برندینگ نیز پرسونا به حفظ ثبات هویتی کمک میکند. وقتی تیمهای فروش، محتوا و خدمات مشتری بر اساس یک تعریف مشترک از مشتری ایدهآل کار کنند، برند صدایی واحد و قابل اعتماد پیدا میکند. این هماهنگی همان چیزی است که شرکتهای پیشرو مثل HubSpot، Salesforce و IBM آن را عامل اصلی موفقیت در بازاریابی مبتنی بر داده میدانند.
اهمیت پرسونا در این است که شرکت را از رفتار واکنشی نجات میدهد. به جای آنکه بعد از هر کمپین ناموفق دنبال علت بگردد، میتواند از ابتدا بر مبنای شناخت دقیق، کمپینی طراحی کند که با ذهن و نیاز مشتری سازگار است. پرسونا به بازاریابی نظم میدهد؛ نه با حدس، بلکه با واقعیت.
تفاوت بین پرسونای مشتری، پرسونای مخاطب و پرسونای کاربر
در ادبیات بازاریابی و تجربه کاربری، واژهی «پرسونا» بهطور گسترده استفاده میشود؛ اما واقعیت این است که پرسونای مشتری (Customer Persona)، پرسونای مخاطب (Audience Persona) و پرسونای کاربر (User Persona) سه مفهوم متمایز هستند که هرکدام هدف و کاربرد خاص خود را دارند.
تمایز میان این سه، به ویژه در طراحی استراتژی بازاریابی دیجیتال و تجربه کاربری (UX)، از اشتباهات پرهزینه جلوگیری میکند.
پرسونای مشتری (Customer Persona)
پرسونای مشتری (Customer Persona) بر رفتار خرید و تصمیمگیری تمرکز دارد. در این مدل، هدف شناخت الگوهای خرید، دلایل انتخاب برند، موانع تصمیمگیری و عوامل وفاداری است. دادههایی که در ساخت آن به کار میرود معمولاً از CRM، فرمهای فروش، مصاحبههای پس از خرید و تحلیل سفر مشتری استخراج میشود. این پرسونا برای طراحی استراتژی های فروش، قیمتگذاری، کمپینهای تبلیغاتی و ارتباط با مشتری اهمیت حیاتی دارد.
پس پرسونا مشتری نمایهای از فرد یا سازمانی است که واقعاً از شما خرید میکند. این نوع پرسونا بر دادههای فروش، تعاملات در نرم افزار CRM و تحلیل رفتار مصرفکننده تکیه دارد. هدف آن، درک تصمیمگیریهای مالی و چرخهی خرید است؛ اینکه چه عواملی موجب خرید، تکرار خرید یا وفاداری میشوند.
در واقع، پرسونای مشتری همان «خریدار واقعی» است که میتوان او را با دادههای قابلردگیری شناخت و تحلیل کرد.
پرسونای مخاطب (Audience Persona)
پرسونای مخاطب (Audience Persona) دامنهی وسیعتری دارد. این نوع پرسونا بیشتر در بازاریابی محتوا و شبکههای اجتماعی به کار میرود و شامل افرادی است که لزوماً هنوز مشتری نیستند اما با برند تعامل دارند.
دادههای این پرسونا از منابعی مثل تحلیل رفتار کاربران در وبسایت، واکنشها در شبکههای اجتماعی و آمارهای تعامل محتوایی به دست میآید. نتیجهی آن کمک به انتخاب لحن، قالب محتوا و کانال ارتباطی مؤثرتر است.
برای مثال، دنبالکنندگان شما در شبکههای اجتماعی یا خوانندگان وبلاگ میتوانند جزئی از پرسونای مخاطب باشند. این نوع پرسونا بیشتر در حوزهی بازاریابی محتوا و تحلیل مخاطب هدف بهکار میرود تا لحن، قالب و نوع محتوا بر اساس علایق و دغدغههای آنان تنظیم شود.
پرسونای کاربر (User Persona)
در مقابل، پرسونای کاربر (User Persona) در طراحی محصول و تجربه کاربری (UX) استفاده میشود. این پرسونا توصیفکنندهی فردی است که از یک نرم افزار، وبسایت یا اپلیکیشن استفاده میکند. تمرکز در اینجا بر اهداف استفاده، مشکلات کاربری، مسیرهای تعامل و نیازهای عملکردی است. دادهها از تستهای کاربردپذیری، نقشهی سفر کاربر و تحلیل رفتار در محیط محصول جمعآوری میشوند.
در بسیاری از نرم افزارهای کاربردی مانند CRM، تفاوت میان خریدار و کاربر بسیار محسوس است: مدیرعامل ممکن است خرید را تأیید کند، اما کارشناسان فروش یا خدمات مشتریان کاربران واقعی سیستم هستند.
پرسونای کاربر به طراحان کمک میکند تا تیپ شخصیتی، اهداف و نیازهای عملکردی کاربران را بهتر درک کرده و رابط کاربری را بر اساس آنها بسازند.
جدول مقایسهای پرسونای مشتری، مخاطب و کاربر:
ویژگی | پرسونای مشتری | پرسونای مخاطب | پرسونای کاربر |
تعریف | فرد یا سازمانی که از برند خرید میکند | افرادی که پیام یا محتوای برند را دریافت میکنند | فردی که از محصول یا خدمت استفاده میکند |
هدف اصلی | افزایش فروش و وفاداری | جذب و تعامل محتوا محور | بهبود تجربه استفاده از محصول |
دادههای مورد استفاده | دادههای CRM و فروش | تحلیل رفتار دیجیتال و رسانهای | دادههای UX و تست کاربری |
حوزه کاربرد | بازاریابی، فروش، CRM | بازاریابی محتوا، تبلیغات | طراحی محصول، تجربه کاربری |
ارتباط با برند | رابطه مالی و قراردادی | رابطه ارتباطی یا اطلاعاتی | رابطه عملکردی و تجربی |
درک تفاوت این سه نوع پرسونا از سردرگمی سازمانی جلوگیری میکند. هنگامیکه تیم بازاریابی و تیم محصول بهجای استفاده از یک سند مشترک، بر مبنای دادههای خاص خود کار کنند، هم پیام برند یکدستتر میشود و هم تجربهی مشتری واقعیتر.
چرا به یک پرسونا مشتری نیاز دارم؟
یک پرسونای با کیفیت از مشتری، بهترین مسیر را برای کسب و کار شما تعریف می کند و به شما کمک می کند که مشتریان ایده آل خود را بشناسید. ارزیابی پرسونای مشتری به شما کمک می کند که:
- تقریبا هر جنبه ای از محصول و خدمات خود را بهینه سازی کنید: شناخت پرسونای مشتری به شما این امکان را می دهد تا محصولات و خدمات خود را به مشتریانی که تمایل دارند از شما خرید کنند تحویل دهید.
- کانال های بازاریابی خود را بهینه سازی کنید: با مشخص کردن پرسونای مشتری، می توانید با استفاده از بهترین کانال های تبلیغاتی متناسب، سرنخ های فروش جدیدی جذب کنید و پس از ساخت قیف فروش های هوشمندانه، محتواهای مناسب و پیشنهاداتی که نتوانند در برابر آن ها مقاومت کنند را برای پرورش سرنخ ها بسازید.
- فروش خود را بهینه سازی کنید: با تمرکز بر اهداف پرسونای مشتری، قادر خواهید بود که دقیقا همان چیزی را به مشتریان خود پیشنهاد دهید که آن ها نیاز دارند. اگر به آن ها این حس را القا کنید که آن ها را درک کرده اید، مشتریان شما نیز تمایل بیشتری به همکاری و خرید نشان خواهند داد.
یک پژوهش نشان داده است که استفاده از پرسونای مشتری، سبب افزایش فروش به مشتریان فعلی تا ۱۵ درصد و کاهش نرخ ترک مشتری تا ۱۸ درصد میشود. (منبع: Harvard Business Review)
- به صرفه جویی منابع کمک کنید: با دنیای پرسونای مشتری ایده آل خود آشنا شوید تا بتوانید با توسعه محصولات و خدمات پر طرفدار، در هزینه ها، زمان و منابع انسانی صرفه جویی کنید. به طور کلی، شناخت پرسونای مشتری به شما کمک می کند تا با کمترین هزینه بهترین نتیجه را دریافت کنید.
- کسب و کار خود را به بهترین شکل طراحی کنید: شناختن پرسونای مشتری ایده آل به شما این امکان را می دهد تا نقشه سفر مشتری را که باعث رشد شما خواهد شد دقیقا شناسایی کنید. هم چنین به شما می گوید چگونه می توانید راحت تر سرنخ را به مشتری تبدیل کرده، محصولات خود را ارتقا داده و نرخ فروش خود را بالا ببرید.
بر اساس یک نظرسنجی، 91 درصد از مشتریان اعلام کردند که در صورتی که شرکتی با آنها به خوبی ارتباط برقرار کند، احتمالاً از شرکت رقیب خرید نخواهند کرد. (منبع: HubSpot)
اجزای پرسونای مشتری
طراحی پرسونای مشتری، فراتر از تعیین چند ویژگی سطحی است. برای اینکه پرسونا واقعاً قابلاستفاده و هدفمند باشد، باید مجموعهای جامع از اطلاعات مرتبط با رفتار و شخصیت مشتری را در بر بگیرد. هر جزء، دریچهای به درک بهتر رفتار مصرفکننده و پیشبینی واکنشهای او در مسیر خرید باز میکند. در ادامه، مهمترین اجزا بهصورت دستهبندی شده توضیح داده شدهاند.
1- اطلاعات جمعیتشناختی (Demographic Information)
در سادهترین سطح، پرسونا از دادههای پایه تشکیل میشود؛ سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، سطح تحصیلات، وضعیت شغلی و درآمد. این اطلاعات نقطهی شروع شناخت هستند، نه پایان آن. بسیاری از کسبوکارها در همین مرحله متوقف میشوند و تصور میکنند شناخت مشتری یعنی دانستن سن و شغل او. در حالی که این دادهها تنها زمینهای برای تحلیل رفتارهای عمیقتر فراهم میکنند.
این بخش پایهایترین اطلاعات پرسونا است که کمک میکند شناخت اولیهای از مخاطب شکل گیرد. دادههای جمعیتشناختی، مانند سن، جنسیت، تحصیلات، شغل و موقعیت جغرافیایی، به تیم بازاریابی امکان میدهد تا پیامها، کانالها و لحن ارتباطی را متناسب با گروه مخاطب تنظیم کنند. در نرم افزار CRM، این اطلاعات پایهای برای فیلتر کردن و دستهبندی مشتریان محسوب میشود.
2- ویژگیهای رفتاری (Behavioral Attributes)
شناخت عادات و الگوهای خرید مشتری، یکی از کلیدیترین بخشهای پرسونا است. این بخش شامل دفعات خرید، میزان صرف هزینه، زمانهای تصمیمگیری و مسیرهای تحقیق مشتری قبل از خرید میشود. تحلیل این دادهها، امکان پیشبینی رفتار مشتری و شخصیسازی کمپینهای بازاریابی را فراهم میآورد.
آنچه پرسونا را زنده میکند، درک رفتار خرید است. مشتری چگونه جستوجو میکند، از چه منابعی تأثیر میگیرد، در چه زمانی از روز تصمیم میگیرد و چه عواملی باعث تغییر نظرش میشود؟ این بخش باید بر اساس دادههای واقعی از رفتار کاربر در سایت، تعامل با تبلیغات، سوابق خرید و دادههای CRM شکل بگیرد. تحلیل رفتار خرید به بازاریاب میگوید در چه لحظهای باید حضور داشته باشد تا تصمیم مشتری را به نفع خود تغییر دهد.
3- اهداف و انگیزهها (Goals & Motivations)
درک اهداف و نیازهای مشتری، به شما کمک میکند تا پیامهای بازاریابی و پیشنهادهای محصول را بر اساس آنچه واقعاً برای مخاطب ارزش دارد طراحی کنید. برای مثال، یک مدیر فروش در شرکت B2B به دنبال افزایش نرخ تبدیل و کاهش خطای تیم خود است. دانستن این اهداف، مسیر تصمیمگیری را روشن میکند و هر تعامل بازاریابی را مؤثرتر میسازد.
هر خرید، پاسخی است به یک نیاز یا هدف. در طراحی پرسونا باید مشخص شود مشتری چه میخواهد به دست آورد. این هدف میتواند ملموس باشد (مثلاً صرفهجویی در زمان یا هزینه) یا احساسی (احساس امنیت، تعلق، اعتبار اجتماعی).
بدون درک انگیزهها، بازاریابی به تکرار بینتیجهی مزیتهای محصول تبدیل میشود. پرسونا با روشن کردن اهداف، به برند کمک میکند زبان مناسب برای برقراری ارتباط را انتخاب کند.
4- نقاط درد و موانع تصمیمگیری (Pain Points & Barriers)
پرسونا فقط توصیف مثبت مشتری نیست. شناخت مشکلات، نگرانیها و موانع ذهنی بخش جداییناپذیر از طراحی پرسوناست. چه چیزی باعث میشود مشتری به برند دیگری اعتماد کند؟ چه تجربهی منفی در گذشته مانع تصمیم او شده است؟
شرکتهایی که این بخش را نادیده میگیرند، معمولاً در زمان فروش با اعتراضات تکراری روبهرو میشوند. این دادهها باید بهطور مستقیم از مصاحبههای مشتری، تیکتهای پشتیبانی و گزارشهای فروش استخراج شوند.
نقاط درد یا چالشهای مشتری بخش مهمی از پرسونا هستند. شناسایی دقیق مشکلاتی که مشتری با آن مواجه است، امکان ارائه راهکار و ایجاد پیامهای تبلیغاتی متناسب را فراهم میکند. این بخش، پایهی ارتباطات هدفمند در CRM و طراحی تجربه کاربری بهینه است.
5- لحن و طرز فکر مشتری (Mindset & Voice)
پرسونا باید لحن و طرز فکر مشتری را هم بازتاب دهد. مشتری دربارهی محصول تو چطور حرف میزند؟ از چه واژههایی برای بیان نیازهایش استفاده میکند؟ در چه موضوعاتی شک دارد؟
این بخش معمولاً شامل نقلقولهای واقعی از مصاحبهها یا نظرات کاربران است و به تیم محتوا کمک میکند از زبان خود مشتری در تبلیغات استفاده کند، نه از زبان برند.
6- کانال ارتباطی ترجیحی (Preferred Channels)
دانستن محل حضور مشتری به اندازهی شناخت نیاز او اهمیت دارد. بخشی از پرسونا باید نشان دهد مشتری از کدام بسترها بیشتر استفاده میکند: شبکههای اجتماعی، ایمیل، تماس تلفنی یا چت آنلاین.
انتخاب کانال نادرست میتواند حتی بهترین پیام را بیاثر کند.
پرسونای دقیق، حاصل اتصال همهی این لایههاست. هر بخش بدون دیگری ناقص است. مثلا دادههای جمعیتشناختی بدون تحلیل رفتاری، به فهرستی از ویژگیها تبدیل میشود و انگیزهها بدون شناخت موانع تصمیمگیری، به فرضیات خوشبینانه.
انواع پرسونای مشتری
در طراحی استراتژی بازاریابی و تحلیل رفتار مشتری، شناخت انواع پرسونای مشتری اهمیت زیادی دارد. هر نوع پرسونا، منطق و کاربرد خاص خود را دارد و انتخاب روش مناسب، تأثیر مستقیمی بر اثربخشی کمپینهای بازاریابی و عملکرد نرم افزار CRM دارد.
پرسونای بر اساس داده (Data-driven Persona)
این نوع پرسونا بر پایه دادههای واقعی و مستند ساخته میشود. اطلاعات CRM، رفتار خرید، الگوهای مرور وب، تعامل با کمپینها و تحلیل رفتار مصرفکننده، منابع اصلی آن هستند. پرسونای دادهمحور امکان پیشبینی دقیق رفتار مشتری، تقسیمبندی مخاطبان و شخصیسازی کمپینها را فراهم میکند.
این نوع پرسونا بیشتر برای کسبوکارهایی کاربرد دارد که دسترسی به حجم زیادی از دادههای مشتری دارند و تصمیمگیریهای بازاریابی آنها باید کاملاً مبتنی بر شواهد باشد.
پرسونای بر اساس فرضیه (Proto Persona)
Proto Persona زمانی بهکار میرود که دادههای واقعی محدود است یا هنوز تحقیق میدانی جامعی انجام نشده است. در این روش، تیم بازاریابی یا طراحی بر اساس تجربیات قبلی، شناخت بازار و حدسهای منطقی، پروفایلی از مشتری ایدهآل ایجاد میکند. اگرچه این نوع پرسونا کمتر دقیق است، اما در مراحل اولیه طراحی محصول یا کمپین، راهنمایی ارزشمند برای شروع تحلیل مخاطب فراهم میکند و پایهای برای توسعه پرسوناهای دادهمحور میسازد.
پرسونای بر اساس تحقیق میدانی (Research-based Persona)
این نوع پرسونا با جمعآوری مستقیم دادهها از مشتریان واقعی یا نمونههای بازار ساخته میشود. مصاحبه، پرسشنامه، گروههای متمرکز و تحلیل رفتار مصرفکننده منابع اصلی این پرسونا هستند. Research-based Persona با ترکیب داده کمی و کیفی، تصویری جامع و معتبر از مشتری ارائه میدهد. این نوع پرسونا برای کسبوکارهایی که میخواهند تصمیمات بازاریابی و طراحی UX را دقیقاً بر اساس نیازها، اهداف و نقاط درد مشتریان شکل دهند، بسیار مناسب است.
شناخت و بهکارگیری ۳ نوع پرسونای مشتری به تیمها این امکان را میدهد که هم در مرحلهی فرضیهسازی، هم در تحلیل داده و هم در تحقیق میدانی، مسیر درست را انتخاب کنند و نهایتاً تجربهای شخصیسازی شده و اثربخش برای مشتری خلق کنند.
روش طراحی پرسونای مشتری چگونه است؟
طراحی پرسونای مشتری، فرآیندی ساختاریافته است که به کسبوکارها کمک میکند تا رفتار مصرفکننده و نیازهای واقعی مشتریان را به شکل قابل تحلیل و کاربردی درآورند. این فرآیند نه تنها باعث بهبود تصمیمگیریهای بازاریابی و فروش میشود، بلکه پایهی شخصیسازی کمپینهای CRM و تجربه کاربری مؤثر است. در ادامه، مراحل اصلی طراحی پرسونای مشتری به صورت گامبهگام توضیح داده شدهاند.
1- تحقیق و جمعآوری داده (مصاحبه، پرسشنامه، داده CRM)
اولین قدم در طراحی پرسونا، جمعآوری دادههای دقیق از مشتریان فعلی و بالقوه است. دادهها میتوانند شامل اطلاعات جمعیتشناختی، رفتار خرید، تعاملات با برند و سابقه تماسها در نرم افزار CRM باشند. علاوه بر این، ابزارهایی مانند مصاحبه عمیق، پرسشنامه آنلاین یا گروههای متمرکز، امکان دسترسی به دادههای کیفی و بینشهای روانشناختی را فراهم میکنند. این مرحله پایهی ایجاد پرسوناهای دقیق و کاربردی است و بدون آن، هر تحلیل دیگری صرفاً حدس و گمان خواهد بود.
2- تحلیل دادهها و کشف الگوها
پس از جمعآوری دادهها، مرحلهی تحلیل آغاز میشود. در اینجا تیم بازاریابی و UX باید الگوهای رفتاری، نیازها، انگیزهها و نقاط درد مشتریان را شناسایی کنند. این تحلیل، امکان تفکیک مخاطبان و کشف تیپ شخصیتی مشترک در میان مشتریان را فراهم میکند و مسیر تدوین پرسوناهای دادهمحور را هموار میسازد.
3- دستهبندی مشتریان (Segmentation)
دادهها و بینشهای بهدست آمده باید بر اساس معیارهای منطقی دستهبندی شوند. این تقسیمبندی میتواند بر اساس سن، شغل، سطح درآمد، الگوهای خرید یا نیازهای خاص صورت گیرد. دستهبندی مؤثر، امکان طراحی پیامهای هدفمند و ایجاد کمپینهای CRM شخصیسازی شده را فراهم میکند و باعث میشود هر بخش از مشتریان با زبان و ارزشهای خودش تعامل داشته باشد.
4- تدوین شخصیت مشتری بر اساس دادهها
در این مرحله، اطلاعات جمعآوری شده و الگوهای کشف شده، به شکل شخصیت مشتری (Customer Persona) تدوین میشوند. هر پرسونا شامل بخشهای کلیدی مانند اهداف، نیازها، انگیزهها، نقاط درد و رفتار خرید است. همچنین میتوان یک نقلقول واقعی از زبان مشتری اضافه کرد تا پرسونا ملموستر و انسانیتر شود. این شخصیت، پایه و مرجع همه فعالیتهای بازاریابی، فروش و طراحی UX خواهد بود.
5- مستندسازی و بهروزرسانی دورهای
پرسونا یک سند زنده است که باید همواره بهروز شود. رفتار مشتریان و بازار تغییر میکند و هر بهروزرسانی دادهها و تحلیلها، پرسونا را دقیقتر و کاربردیتر میکند. نرم افزارهای CRM با ثبت تعاملات و تاریخچه خرید، ابزار مناسبی برای نگهداری و بروزرسانی پرسونای مشتری فراهم میآورند.
نمونه آماده پرسونای مشتری
برای درک بهتر اهمیت طراحی پرسونا و کاربرد عملی آن در بازاریابی و CRM، مشاهده نمونههای واقعی بسیار کمککننده است. این نمونهها نشان میدهند چگونه اطلاعات جمعیتشناختی، رفتار خرید، انگیزهها و نقاط درد مشتریان در یک ساختار منسجم گردآوری میشوند و به تصمیمگیریهای بازاریابی و طراحی تجربه کاربری جهت میدهند.
تصویر زیر، یک نمونه پرسونای مشتری است. در این تصویر، شما با یک نمونه پرسونای مشتری برای یک اپلیکیشن مرتبط با سبک زندگی آشنا می شوید. در این مثال ویژگیهای مشتری به صورت جامع بررسی شده و به نمایش درآمده است. این تصویر شامل اطلاعاتی مانند سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، سبک زندگی، نیازها، علایق و رفتارهای مشتری میشود.
با استفاده از تصویر نمونه پرسونای مشتری، تیم بازاریابی و فروش میتواند مشتریان خود را بهتر شناسایی کند و برای آنها برنامههای بازاریابی و فروشی متناسب با نیازهایشان تدوین کند. این تصویر به عنوان یک نمونه کامل از ویژگیهای مشتریان، به تیم بازاریابی و فروش امکان میدهد تا به طور دقیقتری درک کنند که مشتریانشان کیستند، چه نیازهایی دارند و چگونه میتوانند به بهترین شکل به نیازهای آنها پاسخ دهند.
پرسونای مشتری در کسبوکارهای B2C | فروشگاه آنلاین
تصور کنید یک فروشگاه آنلاین پوشاک، قصد دارد پرسونای مشتری خود را طراحی کند. پرسونای مشتری میتواند شامل زن ۲۸ ساله، شاغل در حوزه خدمات، با علاقه به مد و سبک زندگی سالم باشد. رفتار خرید او بیشتر آنلاین و در ساعات غیراداری است و انگیزه اصلی خرید، دنبال کردن ترندهای روز و راحتی در خرید است. نقاط درد ممکن است شامل زمان تحویل طولانی یا پیچیدگی فرآیند بازگشت کالا باشد. چنین پرسونا، تیم بازاریابی را قادر میسازد تا کمپینهای هدفمند ایمیلی، تبلیغات شبکههای اجتماعی و پیشنهادهای شخصیسازی شده در نرم افزار CRM ایجاد کند.
پرسونای مشتری در کسبوکارهای B2B | شرکت نرم افزاری
در حوزه B2B، پرسونای مشتری ممکن است مدیر فروش یک شرکت متوسط باشد که به دنبال بهبود فرآیندهای تیم فروش و افزایش بهرهوری است. او بیشتر به دادهها و گزارشهای دقیق اهمیت میدهد و ترس اصلیاش از اشتباهات انسانی یا گزارشدهی ناقص است. انگیزههایش شامل کاهش هزینهها، بهبود نرخ تبدیل و افزایش رضایت مشتریان نهایی است. شناخت چنین پرسونا به تیم فروش و بازاریابی کمک میکند تا پیامها، دموها و محتوای آموزشی نرم افزار CRM را بر اساس نیازهای واقعی مخاطب طراحی کنند.
مثال ساده ای برای پرسونا مشتری
این پرسونا میتواند به شما کمک کند تا با توجه به ویژگیها و دغدغههای خریداری به نام آتوسا رنجبر، خدمات و محصولات خود را طراحی و بهبود بخشید و انگیزه خرید او را افزایش دهید:
ویژگی | توضیحات |
---|---|
نام | آتوسا رنجبر |
جنسیت | زن |
سن | 27 سال |
شغل | دیجیتال مارکتر |
درآمد | متوسط |
وضعیت تاهل | مجرد |
محل زندگی | اصفهان |
سبک زندگی | هنری و فعال |
علایق | علاقهمند به هنر و گوگل |
دغدغه در خرید | تهیه محصولات منحصر به فرد |
برای ایجاد پرسونا مشتری به چه اطلاعاتی نیاز دارم؟
نسبت به اینکه در چه صنعتی مشغول به فعالیت هستید، پارامترهای یک پرسونای مشتری می تواند با دیگری متفاوت و برای هر کسب و کار منحصر به فرد باشد. به طور کلی، شما می توانید به تعدادی که تمایل دارید به پرسونای مشتری خود پارامتر های گوناگون اضافه کنید. توجه کنید که هرچه تعداد پارامتر های پرسونای مشتری شما بیشتر باشد، در آینده، ارزیابی های جامع تری خواهید داشت. هرچند که حتی ساده ترین پرسونای مشتری باید داده های زیر را شامل شود:
1- موقعیت جغرافیایی
سرنخ ها و مشتریان بالقوه شما در بعضی از کشورها، استان ها، شهرها و یا مناطق مختلف آسان تر پیدا می شوند. در نتیجه موقعیت جغرافیایی یکی از پارامترهای مهم شما است.
مثال: فرض کنید شما یک شرکت تولید کننده لوازم خانگی هستید. اگر بدانید بیشتر مشتریان شما در مناطق شهری با درآمد بالا زندگی میکنند، میتوانید با فرستادن پیامک بر اساس منطقه و یا بیلبوردهای تبلیغاتی در این مناطق، احتمال موفقیت بیشتری در بازاریابی خود داشته باشید.
همچنین، با توجه به موقعیت جغرافیایی مشتریان، میتوانید خدمات پس از فروش و محصولات خود را براساس نیازهای ویژه هر منطقه و شهرستان طراحی کنید و موفقیت بیشتری در برندینگ و فروش داشته باشید.
2- جمعیت آماری
ممکن است متوجه شده باشید که عموم مشتریان شما از جامعه بانوان تشکیل شده است یا آقایان. یا شاید هم جنسیت چندان مهم نباشد در حالی که عامل حائز اهمیت در واقع، سن افراد است.
مثال: فرض کنید شما یک شرکت بیمهای هستید و میخواهید با استفاده از پرسونای مشتری، بیمههای خود را بهتر به مشتریان خود ارائه دهید. در این صورت، جمعیت آماری مشتریان یکی از مواردی است که باید در پرسونای آنها در نظر گرفته شود. برای مثال، اگر بدانید بیشتر مشتریان شما افراد سالم، بین 30 تا 50 سال با درآمد متوسط هستند، میتوانید خدمات و بیمههای خود را برای این جمعیت طراحی کنید. همچنین، با توجه به جمعیت آماری مشتریان، میتوانید استراتژی بازاریابی خود را برای جذب مشتریان جدید بهینه کنید؛ به این صورت که با فهم بهتری از نیازهای مشتری و تمایلات آنها، بهبود قابل توجهی در نرخ تبدیل مشتری به خریدار دائمی داشته باشید.
3- نوع کسب و کار
اگر در یک کسب و کار B2B مشغول به فعالیت هستید، حتما می دانید که چه کسب و کارهایی به خدمات و یا محصولات شما نیاز دارند و آسان تر به مشتری شما تبدیل می شوند. پس یادتان نرود که از این اطلاعات استفاده کنید.
مثال: فرض کنید شما یک شرکت تولید کننده دستگاههای نظافتی صنعتی هستید و در حوزه B2B فعالیت میکنید. اگر بدانید بیشتر مشتریان شما شرکتهای تولیدی و کارخانجات بزرگ هستند، میتوانید تبلیغات خود را در رسانههای مهم صنعتی یا مناطق صنعتی انجام دهید.
4- بزرگی کسب و کار و یا میزان درآمد
بزرگی کسب و کار در واقع تعیین کننده نیاز ها و بودجه شما است. میزان درآمد مشتری در کسب و کار های B2C نیز همین نقش را بازی می کند.
مثال: تصور کنید شما فروشنده کالاهای لوکس هستید. آیا مشتریان شما افرادی با درآمد پایین هستند؟ خیر، در نتیجه تبلیغات شما باید در رسانه های مورد علاقه این افراد منتشر شود. همچنین این نوع افراد خاص پسند هستند. در نتیجه محصولات شما باید با تعداد محدود و بطور خاص برای این افراد طراحی شود.
5- عنوان شغلی یا حرفه
این مردم هستند که تصمیم می گیرند، حتی اگر نماینده یک شرکت باشند. به عنوان شغلی افرادی که برای هر شرکت تصمیم می گیرند و حرفه ای که در آن فعالیت دارند توجه زیادی داشته باشید.
مثال: اگر شما مشاوره منابع انسانی هستنید، قطعا مشتریان شما شامل پرسنل واحد فروش یک شرکت نیستند.
6- انگیزه خرید
این پارامتر تعیین کننده این است که چه عاملی باعث می شود مردم به خرید از شما علاقه نشان دهند. هر پرسونای مشتری، یک انگیزه خرید متفاوت دارد. سعی کنید حداقل از یکی از این موارد مطمئن شوید زیرا به شما امکان می دهد محصولات و خدمات خود را برای تبدیل بهتر باهم تطابق دهید.
مثال: تصور کنید شما فروشنده قطعات کامپیوتر هستید و مشتریان شما به دنبال تجربه خرید آسان و مطمئن هستند. میتوانید با ارائه امکاناتی مانند پرداخت آنلاین، ارسال رایگان و گارانتی بازگشت کالا تجربه خرید آسان و مطمئنی برای آن ها ایجاد کنید.
7- دغدغه های خرید
شناخت دغدغه های مشتری باعث می شود تا قبل از اینکه بر فرآیند تبدیل تاثیر بگذارند، آن ها را رفع کنید. توانایی از بین بردن هرآنچه مشتری شما را می ترساند قدم بزرگی در جهت افزایش چشمگیر فروش شما است.
اگر فکر می کنید تعریف کردن مشتری ایده آل از طریق یک پرسونا ممکن نیست، پس پرسونای بیشتری بسازید. هر چه راه حلی که ارائه می دهید جهانی تر باشد، پرسونای مشتری بیشتری می توانید بر اساس سن، موقعیت مکانی، انگیزه خرید و … ایجاد کنید.
مثال: فرض کنید شما تولید کننده محصولات غذایی هستید و میخواهید با استفاده از پرسونای مشتری، دغدغههای خرید آنها را در نظر بگیرید. در این صورت، دغدغههای شخصی مشتری در خرید محصولات شما یکی از مواردی است که باید در پرسونای آنها در نظر گرفته شود.
برای مثال، اگر بدانید برخی از مشتریان شما به دنبال خرید محصولاتی بدون مواد نگهداری شیمیایی و افزودنیهای مضر هستند، میتوانید با ارائه اطلاعات دقیق درباره محصولات خود و تأیید این موضوع که محصولات شما از مواد طبیعی و بدون افزودنیهای مضر تهیه میشوند، دغدغههای خرید مشتری را رفع کنید و انگیزه خرید بیشتری در آنها ایجاد کنید.
همچنین، با ارائه اطلاعات و راهنماییهای درست درباره مصرف محصولات خود، میتوانید دغدغههای مشتریان در مورد احتمال بروز عوارض جانبی یا مشکلات بهداشتی را نیز رفع کنید و انگیزه خرید بیشتری در آنها ایجاد کنید.
طبق یک بررسی، 80 درصد از مشتریان میگویند که اگر شرکتی توانایی درک نیازها و تمایلات آنها را داشته باشد، احتمالاً از خدمات و محصولات آن استفاده خواهند کرد. (منبع: Econsultancy)
چگونه پرسونا مشتری خود را تعریف کنم؟
حالا که می دانید به چه اطلاعاتی نیاز دارید، باید بدانید که چگونه به این اطلاعات دست پیدا کنید. در ادامه این موضوع را با هم بررسی خواهیم کرد:
بررسی مشتریان کنونی
برای بدست آوردن نتایجی که از نظر آماری اطلاعات صحیحی را شامل می شوند، از مشتریان کنونی خود استفاده کنید. با بررسی نقاط اشتراک مشتریان خود می توانید متوجه شوید که باید تمرکز بازاریابی و فروش را روی چه کسی قرار دهید. مشتریان وفادار خود را ارزیابی کنید( اینکه چه کسی هستند و چه محصولات و خدماتی را بیشتر دریافت می کنند)، نقاط قوت و ضعف هر یک از محصولات یا خدمات خود را بیابید و بر روی این نقاط کار کنید. شاید متوجه شده باشید که بعضی از مشتریان شما نسبت به دیگری راحت تر از یک سرنخ به مشتری ثابت شما تبدیل شده اند.
ارزیابی مخاطب به وسیله تبلیغات
برای اینکه پرسونای مشتری ایده آل خود را پیدا و تعریف کنید، از تبلیغات استفاده کنید. با استفاده از Google Ads و Facebook Ads برای گروه های مختلفی از مخاطبین خود تبلیغات ارسال کنید و سعی کنید که با توجه به لیست رقیبان، تحقیقاتی که از پیش انجام داده اید و یا نظر شخصی خود، لیستی از پرسونای مشتری احتمالی خود درست کنید. با این کار متوجه خواهید شد که کدام پرسونا احتمال بالا تری برای تبدیل دارد و یا این فرآیند را آسان تر از دیگران پشت سر خواهد گذاشت. درست است که باید بودجه ای به تبلیغات اختصاص دهید اما ارزشش را دارد و به محض این که متوجه شوید چه کسانی راحت تر به مشتری شما تبدیل خواهند شد، هزینه های کمتری را در بر خوهند داشت.
استفاده از نظر سنجی
نظرسنجی های قدیمی گوگل هنوز هم می توانند در تعریف پرسونای مشتری ایده آل کارساز باشند. می توانید این نظر سنجی را خودتان و بدون هیچ هزینه اضافی انجام دهید و یا حتی با یکی از شرکت هایی که با استخدام چند شرکت کننده این کار را برای شما انجام می دهند همکاری کنید. نظر سنجی ها همانقدر به کسب و کار های قدیمی کمک می کنند که برای شرکت های نوپا مفید هستند.
بسیار مهم است که قبل از شروع نظر سنجی لیستی فکر شده از سوالاتی تهیه کنید که بتوانید به وسیله آن ها پارامتر های پرسونای مشتری را تعیین کنید.
از پرسیدن سوالات نا مربوط با پرسونای مشتری و یا سوالاتی که ارتباط چندانی به مبحث کسب و کار ندارند خودداری کنید. برای مثال بجای پرسیدن :” فکر می کنید اگر این محصول را بخرید از آن راضی خواهید بود؟ ” بپرسید:” 3 مشکل را که فکر می کنید خرید این محصول به رفع آن کمک خواهد کرد نام ببرید.”
مصاحبه پیرامون محصولات متناسب با بازار
این روش از جهات زیادی به نظرسنجی شبیه است. با این تفاوت که مصاحبه ها هوشمندانه تر و شخصی تر هستند. هنگامی که قصد معرفی یک محصول جدید را دارید و یا می خواهید محصولی را به بازارهای دیگری معرفی کنید، این روش بسیار کاربرد دارد. مصاحبه پیرامون محصولات متناسب با بازار در واقع یک نظرسنجی زنده است که معمولا حضوری یا به صورت آنلاین انجام می شود. در طول چنین مصاحبه هایی می توانید نمونه های اولیه محصول را به نمایش بگذارید، از مردم بخواهید به شما بگویند که از محصول شما چگونه استفاده می کنند و یا در آینده استفاده خواهند کرد و اینکه چه چیزی در مورد محصولات شما برای آن ها خوشایند یا ناخوشایند است.
مصاحبه هایی که در ارتباط با محصولات متناسب با بازار صورت می گیرند به شما کمک می کنند پرسونای مشتری ایده آل را درک کنید و محصولاتتان را با آن ها مطابقت دهید. این مصاحبه ها به شما یاد می دهند که بر کدام جنبه های بازاریابی و کمپین های فروش تمرکز کنید.
پس از جمع آوری همه اطلاعات ضروری، شما باید این داده ها را ارزیابی کرده تا بتوانید پروفایل نهایی مشتری را ایجاد کنید. برای این کار گزینه های بسیار زیادی در اختیار دارید که در ادامه به سه تا از مهم ترین آن ها می پردازیم:
ارزیابی کنید که چه افرادی راحت تر تبدیل می شوند
این روش به شما این امکان را می دهد که کمپین های بازاریابی و فروش را طراحی کرده و ارتقا دهید. برای اینکه این مشتریان را به مشتریانی سودمند تبدیل کنید، راهی پیدا کنید که برای مدت بیشتری به شما وفا دار بمانند و محصولات بیشتری را خریداری کنند.
ارزیابی کنید که کدام مشتریان مدت طولانی تری به شما وفادار می مانند
هدف از این روش پیدا کردن نقاط مشترک وفادارترین مشتریان شما است. با ارزیابی این ویژگی ها و اضافه کردن آن ها به پروفایل پرسونای مشتری یاد می گیرید که چگونه مشتری را تا حد ممکن راضی نگه دارید، نرخ فروش را افزایش دهید و اینکه چه کسی می تواند به عنوان سفیر برند شما، محصولاتتان را تبلیغ و به دیگران معرفی کند. مشتریان وفادار برای هر کسب و کاری بسیار با ارزش هستند اما برای گسترش کسب و کارتان باید راهی پیدا کنید که تعداد این مشتریان وفادار را بیشتر کنید.
ارزیابی کنید که چه افرادی بیشترین ارزش طول عمر مشتری را ایجاد می کنند
ارزیابی اینکه چه افرادی بیشترین ارزش طول عمر مشتری (CLV) را ایجاد میکنند، یکی از کلیدیترین اقدامات در بهینهسازی استراتژیهای بازاریابی و فروش است. مفهوم CLV به طور مشخص نشان میدهد که یک مشتری در طول زمان چقدر برای کسبوکار ارزش ایجاد میکند.
خطاهای رایج در طراحی پرسونای مشتری
طراحی پرسونای مشتری فرآیندی دقیق و تحلیلی است، اما بسیاری از کسبوکارها در اجرای آن دچار اشتباهات رایج میشوند که میتواند اثربخشی کمپینهای بازاریابی، فروش و شخصیسازی CRM را کاهش دهد. شناخت این خطاها و اجتناب از آنها، تضمین میکند پرسونا واقعی، کاربردی و مبتنی بر رفتار مصرفکننده باشد.
1- استفاده از فرضیات بهجای داده: یکی از شایعترین خطاها، طراحی پرسونا بر اساس حدس و تجربه شخصی به جای دادههای واقعی است. اگر اطلاعات جمعیتشناختی، رفتار خرید و انگیزهها مستند و تحلیل نشده باشند، پرسونا فاقد اعتبار خواهد بود. استفاده از دادههای CRM، مصاحبههای مستقیم با مشتریان و تحلیل رفتار مصرفکننده، پایهایترین روش برای جلوگیری از این اشتباه است.
2- داشتن تنها یک پرسونا برای همه مشتریان: هر مشتری نیازها، انگیزهها و نقاط درد متفاوتی دارد. طراحی یک پرسونا برای کل بازار، موجب میشود کمپینهای بازاریابی و پیامها بسیار عمومی باشند و اثربخشی کاهش یابد. تقسیمبندی مشتریان (Segmentation) و ایجاد چند پرسونا بر اساس دادهها و الگوهای رفتاری، کلید ایجاد پیامهای هدفمند و شخصیسازی شده است.
3- عدم بهروزرسانی پرسوناها: پرسوناها نباید ثابت باقی بمانند. رفتار مشتریان و شرایط بازار تغییر میکند و اگر پرسوناها بهروز نشوند، تحلیل مخاطب و کمپینهای بازاریابی از دقت میافتند. نرم افزارهای CRM با ثبت تعاملات و تاریخچه خرید، ابزار مناسبی برای بهروزرسانی منظم پرسونای مشتری هستند.
4- تمرکز بیش از حد بر جزئیات بیاثر: در برخی موارد، تیمها به اطلاعاتی میپردازند که تأثیر واقعی بر رفتار خرید ندارد، مانند علاقههای جزئی یا مشخصات کماهمیت. این کار باعث پیچیدگی بیمورد پرسونا و دشواری در استفاده عملی آن میشود. تمرکز باید بر بخشهای کلیدی پرسونا باشد: اهداف، نیازها، نقاط درد، انگیزهها و رفتار خرید که بیشترین تأثیر را در تصمیمگیری مشتری دارند.
شناخت و اجتناب از این اشتباهات ساخت پرسونا باعث میشود طراحی پرسونای مشتری دقیق، کاربردی و اثرگذار باشد و تمامی مراحل بازاریابی، فروش و طراحی تجربه کاربری بر اساس داده و بینش واقعی مشتری پیش برود.
ابزارها و منابع طراحی پرسونا
طراحی پرسونای مشتری بدون ابزارهای مناسب میتواند زمانبر و ناقص باشد. استفاده از منابع دیجیتال و نرم افزارهای تحلیلی، فرآیند جمعآوری داده، تحلیل مخاطب و تدوین شخصیت مشتری را سادهتر و دقیقتر میکند. این ابزارها به تیمهای بازاریابی، فروش و UX کمک میکنند تا پرسوناهایی کاربردی و دادهمحور ایجاد کنند.
- ابزار HubSpot Persona Generator: این ابزار آنلاین، یکی از سادهترین و کاربردیترین گزینهها برای ایجاد پرسونا است. کاربران میتوانند اطلاعات جمعیتشناختی، اهداف، چالشها و انگیزههای مشتریان خود را وارد کنند و در نهایت یک پروفایل پرسونا قابل استفاده در کمپینهای بازاریابی و نرم افزار CRM دریافت کنند. HubSpot Persona Generator همچنین امکان اشتراکگذاری و ویرایش تیمی را فراهم میکند و برای کسبوکارهایی که تازه میخواهند فرآیند طراحی پرسونا را شروع کنند، بسیار مناسب است.
- فرمهای Google Forms برای جمعآوری داده: برای تحلیل مخاطب و جمعآوری دادههای کیفی، فرمهای آنلاین مانند Google Forms بسیار کاربردی هستند. میتوان پرسشنامههایی طراحی کرد که شامل سوالات جمعیتشناختی، رفتار خرید، ترجیحات و نقاط درد مشتری باشد و بهسادگی دادهها را در یک فایل منظم برای تحلیل و تدوین پرسونا جمعآوری کرد.
- نرم افزار های CRM برای تحلیل دادههای مشتری: استفاده از نرم افزار CRM، بخش مهمی از طراحی پرسونای مشتری است. نرم افزار CRM امکان ذخیره، دستهبندی و تحلیل دادههای مشتریان واقعی را فراهم میکند و میتوان الگوهای رفتاری و ترجیحات مخاطب را مستندسازی کرد. با ترکیب دادههای CRM با فرمها و ابزارهای ساخت پرسونا، میتوان شخصیت مشتریان را دقیقتر طراحی کرد و کمپینهای هدفمندتر و شخصیسازی شده ایجاد نمود.
(برای اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحه نرم افزار CRM چیست، مراجعه نمایید)
استفاده از این ابزارها و منابع دیجیتال، همراه با کتابها و نمونههای پرسونا، فرآیند طراحی پرسونا را به تجربهای سیستماتیک، قابل تکرار و مبتنی بر داده تبدیل میکند و به کسبوکارها امکان میدهد تحلیل مخاطب و طراحی کمپینهای بازاریابی را با دقت و اثربخشی بالاتر انجام دهند.
پرسونای مشتری را با استفاده از CRM پارس ویتایگر بسازید
پرسونای مشتری فراتر از یک مفهوم نظری است؛ این ابزار کلیدی برای شناخت واقعی مخاطب و هدایت تصمیمات بازاریابی، فروش و طراحی تجربه کاربری به شمار میرود. طراحی پرسونا با تحلیل دقیق رفتار مصرفکننده، اهداف، نیازها و انگیزهها، به کسبوکارها امکان میدهد کمپینهای هدفمند، پیامهای شخصیسازی شده و تعاملات مؤثر در نرم افزار CRM ایجاد کنند.
در طول مسیر طراحی پرسونا، مهم است که تفاوت میان پرسونا مشتری، مخاطب و کاربر را درک کنیم، اجزای کلیدی پرسونا شامل اطلاعات جمعیتشناختی، رفتار خرید، نقاط درد و انگیزهها را به درستی مستندسازی کنیم، انواع مختلف پرسونا را بر اساس داده یا تحقیق میدانی تعریف کنیم و ابزارهای مناسب برای جمعآوری و تحلیل دادهها را به کار ببریم. علاوه بر این، اجتناب از خطاهای رایج مانند استفاده از فرضیات به جای داده، داشتن یک پرسونا برای همه مشتریان و تمرکز بیش از حد بر جزئیات بیاثر، برای اثربخشی این ابزار ضروری است.
پرسونا در شبکههای اجتماعی، کمپینهای بازاریابی و نرم افزار CRM، امکان شخصیسازی و هدفگذاری دقیق را فراهم میکند و با بهروزرسانی و بازبینی دورهای، همیشه منعکسکننده رفتار واقعی مشتریان خواهد بود.
برای شروع طراحی پرسونا و بهرهبرداری عملی از این ابزار، میتوانید فرم آماده پرسونای مشتری را دانلود کنید یا از مشاوره تخصصی برای تدوین پرسوناهای کسبوکارتان بهرهمند شوید و گام اول در مسیر بازاریابی هدفمند و شخصیسازی CRM را محکم بردارید.
برای شناخت پرسونای مشتری با استفاده از CRM باید به این نکته توجه داشته باشید که نرم افزار سی آر ام شما، یک بانک اطلاعاتی برای تمام فعالیت های مشتریان است. اگر شما و تیم فروش تان به درستی از آن استفاده کرده باشید، سیستم شامل تمام داده هایی است که شما برای ایجاد پرسونای مشتری نیاز دارید.
برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره در این خصوص با کارشناسان ما در زمینه خرید crm در ارتباط باشید.
ممنون از مطلب مفیدتون. ممکنه بگید که راهی وجود داره که بتونم از CRM برای ساختن یه پرسونای مشتری بهتر استفاده کنم؟ منظورم اینه که آیا اصلا CRM در این رابطه کاربردی هست؟
دوست عزیز درود،
در جواب سوال شما باید بگم که نقش سی آر ام در پرسونای مشتری درواقع بسیار پررنگ هستش. از اونجایی که پرسونای مشتری یک نماینده ی فرضی از مشتریان ایدهآل شماست که بر اساس دادهها و بینشهایی درباره ویژگیها، رفتارها، نیازها و ترجیحات اونا ایجاد میشه، نرم افزار CRM می تونه در جمع آوری، ذخیره و تحلیل و بررسی داده های مشتری مفید باشه و به نوعی این امکان رو به شما میده که پرسونای مشتری دقیق تر و با جزییات بیشتری بسازید.
همونطور که میدونید، شناخت نیاز های مشتری از اهمیت زیادی برخوردار هستش و مهم ترین نکته در ارتباط با نقش سی آرم در پرسونای مشتری هم ارائه ی الگو ها و روندهایی برای درک بهتر این نیاز هاو ترجیحاته.
سلام یه سوال دارم
چرا به یک پرسونا مشتری نیاز داریم و چه کمکی به ما می کند؟
سلام از این که مقاله را به طور کامل خواندید از شما بینهایت سپاس گزارم
استفاده از پرسونای مشتری، که به معنای ایجاد تصویر شخصیتی از مشتری هست به برنامه ریزی و اجرای استراتژی بازاریابی کمک می کند. در زیر لیستی از مزایای استفاده از پرسونای مشتری را می آورم.
1. شناخت بهتر مخاطب
2. هدف گذاری دقیق تر
3. تصمیم گیری بهتر
4. افزایش رضایت مشتری
5. افزایش وفاداری مشتری
6. و ……
برای طراحی پرسونای مشتری به چه اطلاعاتی نیاز داریم؟
برای طراحی پرسونای مشتری، به اطلاعات زیر نیاز دارید:
1. دموگرافیک: اطلاعاتی مانند سن، جنسیت، محل زندگی، تحصیلات و شغل مشتریان میتواند به شما در درک بهتر از مشتریان کمک کند.
2. رفتار خرید: باید بدانید که مشتریان چگونه خریداری میکنند، به چه روشهایی اطلاعات را جستجو میکنند، چگونه تصمیم میگیرند و چه عواملی در فرآیند تصمیمگیری آنها تأثیر دارد.
3. نیازها و مسائل: باید فهمید که مشتریان چه نیازهایی دارند، با چه مسائلی مواجه هستند و چه مشکلاتی را میخواهند حل کنند
4. ارزشها و عقیدهها: بدانید که مشتریان چه ارزشها، عقیدهها و باورهایی را در نسبت به محصولات و خدمات خود دارند.
5. تجربه قبلی: بدانید که مشتریان در گذشته با محصولات و خدمات شما چه تجربههایی داشتهاند. آیا راضی بودهاند یا نه؟
سلام وقت شما بخیر
پرسونای مشتری چیست؟
سلام وقت شما هم بخیر ممنونم از شما به خاطر مطالعه کامل این مقاله
پرسونای مشتریان توصیفی دقیق از مشتریان هدف است که به شرکت کمک میکند تا بهترین راهکارها را برای جذب، نگهداری و خدمترسانی به مشتریان خود پیشنهاد کند
سلام وقتتون بخیر چگونه میتوانم از طراحی پرسونا در استراتژی بازاریابی خود استفاده کنم؟
با سلام، خوشحالیم که این مقاله را به طور کامل مطالعه کردید
با استفاده از طراحی پرسونا، می توانید مشتریان هدف را بهتر شناسایی کنید و استراتژی بازاریابی خود را به شکلی هدفمندتر و موثر تر طراحی کنید.
گام های زیر به شما در طراحی پرسونا کمک شایانی می کند
1. شناخت هدف
2. ایجاد پرسونا
3. پیاده سازی
4. پیگیری و ارزیابی
سلام
با استفاده از پرسونای مشتری چگونه میتوانم تجربهی خرید را بهبود بخشم؟
سلام
وقتتون بخیر
پرسونا مشتری می تواند از طرق زیر به افزایش فروش کمک کند
1- ارتباط موثرتر: شناخت دقیقتر نیازها و ترجیحات مشتریان
2- تجربه بهتر: با توجه به بازخوردها و نیازهای مشتریان
3- تبلیغات هدفمند: با درک بهتر پرسونای مشتری می توانید تبلیغات هدفمند ارسال کنید.
4- توسعه محصول: با شناخت نیازهای مشتریان می توانید محصولات خود را بهبود دهید و یا اقدام به توسعه محصولات جدید کنید.
سلام
ممنون بابت مقاله خوبی که منتشر کردید
با چالشهایی که در روابط عمومی برندمان مواجه هستیم، چگونه مقابله کنیم؟
سلام
ممنون از وقتی که گذاشتید و مقاله را به طور کامل مطالعه کردید
مواجه با چالش های روابط عمومی مخصوصا در دنیای رو به رشد امروزی بسیار حیاتی و مهم هست. این چالش ها می توانند از جمله انتقادات ، شایعات و بحران ها باشد. اما برنامه ریزی مناسب و استفاده از روش های موثر می تواند خیلی کارامد باشد. در زیر لیستی از مواردی که کمک به مواجه با چالش ها می کند را برای شما لیست می کنم
1- پذیرش اشتباهات و بهبود عملکرد
2- تعیین استراتژی برای مدیریت بحران
3- استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزار های ارتباطی
4- استفاده از رویدادها ، کنفرانس ها و وبینار ها به منظور بهبود و تقویت روابط عمومی
سلام
چه معیارهایی را باید در نظر بگیریم تا نمونه پرسونای مخاطب ما نمایانگر دقیق نیازها و ترجیحات بازار هدف باشد؟
سلام
برای آن که مشخص کنید نمونه پرسونای مخاطب بیان گر کامل نیاز ها و ترجیحات هست توجه به معیار های زیر ضروری هست:
1- اطلاعات جمعیتشناختی (سن ، شغل ، وضعیت تاهل و ..)
2-اطلاعات روانشناختی (علائق و سرگرمی ها ، انگیزه ها ، سبک زندگی و …)
3- الگوهای رفتاری (عادات خرید ، استفاده از محصولات و خدمات و …)
4- نیازها و مشکلات
5- منابع اطلاعاتی و تاثیرگذارها (افراد تاثیر گذار و منایع اطلاعاتی که مخاطب برای تصمیم گیری از آن استفاده می کند )
تمام موارد فوق به شما کمک می کند تا مخاطب را به طور کامل بشناسید و محصولات و خدمات را به بهترین شکل به آن ها ارائه دهید.
سلام
چرا تعریف دقیق پرسونا برای توسعه محصولات و خدمات جدیدمان اهمیت داره؟
سلام وقت شما بخیر باشه تعریف دقیق پرسونا اهمیت زیادی برای توسعه محصولات و خدمات دارد زیرا:
1- درک بهتر نیاز مشتری: با تعریف دقیق پرسونا می توانید خواسته ها ، نیازها و مشکلات مشتریان را دقیق تر درک کنید.
2- هدف گذاری دقیق تر: پرسوناها کمک می کنند تا شرکت ها بتوانند مشتریان هدف خود را بهتر بشناسند و بر روی آن بازاریابی کنند که منجر به افزایش فروش و حفظ وفاداری مشتری می شود.
3- بهبود تجربه مشتری: در واقع کسب و کارها می توانند با شناخت بهتر پرسونا ها تجربه مشتری را در همه ابعاد بهبود بخشند از توسعه محصولات تا بازاریابی و فروش آن
در واقع پرسونا ها کمک می کنند مشتریان خود را بهتر بشناسید و نیاز ها و دغدغه های آن ها را بهتر درک کنید.
سلام، وقت بخیر!
ممنون بابت مقاله خوبی که نوشتید.
چرا ساختن یه نمونه پرسونای مشتری برای موفقیت کسبوکار مهمه؟
سلام، وقت شما بخیر
ساختن یک نمونه پرسونای مشتری تأثیر زیادی بر موفقیت کسبوکار دارد، زیرا با استفاده از آن میتوانید نیازها و علایق مشتریان را بهتر بشناسید. در نتیجه، قادر خواهید بود بازاریابی هدفمند و مؤثرتری متناسب با نیازهای مشتریان داشته باشید.
سلام وقتتون بخیر،
برای اینکه تیم بازاریابی بهتر بتونه نیازها و ترجیحات مشتریان هدف رو درک کنه، چه نوع اطلاعاتی باید در فرم پرسونای مشتری جمعآوری بشه؟
سلام وقت شما هم بخیر
برای اینکه تیم بازاریابی بهتر نیازها و ترجیحات مشتریان هدف را درک کند، فرم پرسونای مشتری باید شامل اطلاعات زیر باشد:
اطلاعات دموگرافیک: سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات، شغل و درآمد
سبک زندگی: ارزشها، علایق، سبک زندگی، اهداف و دغدغهها
الگوهای خرید: کانالهای ترجیحی، معیارهای تصمیمگیری
اطلاعات شبکه ای اجتماعی: عادات آنلاین، شبکههای اجتماعی، نوع محتوای مورد علاقه
نیازها: مشکلات اصلی، ویژگیهای مهم محصول، انتظارات خاص