فهرست محتوا
استراتژی بازاریابی (به انگلیسی: Marketing strategy) یا راهبرد بازاریابی، در واقع برنامهی کلی یک کسبوکار برای رسیدن به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل است. یک استراتژی بازاریابی، شامل بیانیهی ارزش سازمان، پیامهای کلیدی برند، دادههای جمعیتی مشتری هدف و دیگر المانهای سطح بالاست. استراتژی بازاریابی کامل باید بتواند چهار P موجود در تعریف بازاریابی را پوشش دهد:
- product (محصول)
- Price (قیمت)
- place (مکان)
- promotion (ترقی)
یک استراتژی بازاریابی روشن باید حول محور بیانیهی ارزش سازمان قرار بگیرد. به واسطهی این بیانیهی ارزش است که سازمان با مشتریان خود ارتباط برقرار میکند و به آنها میفهماند که این سازمان بهخاطر چه چیزهایی بنا گذاشته شده، چطور عمل میکند و چرا شایستگی کسبوکار آنها را دارد.
چرا شرکت شما به یک استراتژی بازاریابی نیاز دارد؟
شعار ما در مجله کسب و کار پارس ویتایگر، کمک به رشد و ارتقا با ارائه محتوای مفید درباره کسب و کار ها است. برای این منظور از منابع معتبر خارجی که در حوزه تکنولوژی و سازمانی، فعال هستند برای تولید محتوا و ارائه آن به شما کاربران محترم استفاده میکنیم.
به زبان ساده، یک استراتژی بازاریابی به سازمان کمک میکند تا پولهایی که خرج تبلیغات میشود را به جایی هدایت کند که بیشترین اثر را داشته باشد.
هدف نهایی یک استراتژی بازاریابی، رسیدن به یک مزیت رقابتی پایدار نسبت به شرکتهای رقیب است و با درک نیازها و خواستههای مشتریان شرکت به دست میآید.
چه موضوع صحبت ما طراحی تبلیغات چاپی باشد، چه شخصیسازی انبوه و چه یک کمپین در شبکههای اجتماعی با رویکرد استراتژی بازاریابی دیجیتال باشد؛ دارایی بازاریابی یک سازمان را میتوان بر اساس این که چقدر با بیانیهی ارزش هستهای سازمان هم راستا است، قضاوت کرد.
دیگران در مجله کسب و کار پارس ویتایگر خواندهاند: چگونه تحقیقات بازار را انجام دهیم؟
هفت گام برای رسیدن به یک برنامهی موفق برای بازاریابی استراتژیک
دستیابی به یک هدف مشخص بازاریابی حتما امکانپذیر است، به شرط این که شما یک استراتژی مرحله به مرحله داشته باشید. همچنین استراتژی شما باید بر اساس تحقیقات جزئی و دادههای قابل اطمینان، انجام شده باشد. هفت مرحله برای رسیدن به یک برنامهی موفق بازاریابی استراتژیک شامل موارد زیر هستند:
1- اهداف بازاریابی خود را با با اهداف کلی سازمان همسو کنید.
2- روی بازار مطالعه کنید.
3- تحلیل SWOT را انجام دهید.
4- ترکیب بازاریابی خود را تعیین کنید.
5- بودجهبندی کنید.
6- یک ابزار مدیریت پروژه انتخاب کنید.
7- برنامهی خود را مرور کرده و آن را بهروزرسانی کنید.
ضمن اقدام برای این 7 گام در مسیر اجرای استراتژی بازاریابی، آگاهی از بازاریابی (STP Marketing) خالی از لطف نیست.
گام اول: اهداف بازاریابی خود را با اهداف کلی سازمان همسو کنید
در وهلهی نخست، برنامهریزی تماما دربارهی ایجاد یک برنامهی عملی و دنبال کردن یک هدف بازاریابی مشخص باشد. اما، برای انجام این کار، نخست نیاز است که شما یک درک آشکار از اهداف کلی سازمانتان داشته باشید. بنابراین در مرحلهی اول از فرایند بازاریابی، شما باید ماموریت اصلی خود و همچنین ارزشهای شرکت را تعیین کنید. میتوانید این کار را با پاسخ دادن به سوالات زیر انجام دهید:
1- برای رسیدن به چه چیزی در حال برنامهریزی هستید؟
2- هدف برنامهریزی شما چیست؟
3- میخواهید چه ارزشهایی را حفظ کنید؟
4- اهداف بلند مدت شما چه چیزهایی هستند؟
5- چشمانداز شرکت شما چیست؟
با جواب دادن به این پرسشها، شما احتمالا درکی کلی از آنچه که در پی آن هستید را به دست میآورید و آماده خواهید بود که به مرحلهی دوم بروید.
مرتبط: نکات طلایی برای مصرف کنندگان در روز ملی حمایت از مصرف کنندگان
گام دوم: درباره بازار خود تحقیق کنید
بعد از تعیین اهدافتان، وقت آن است که فاکتورهای خارجی تاثیرگذار بر روی استراتژی بازاریابی خود را تحلیل کنید. فاکتورهایی مانند:
• محیط کسبوکار- در این مورد شما باید از مسائل جاری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اطلاع داشته باشید.
• ترندهای بازار و رفتار مشتریان
• رقابت
این عوامل اثر بزرگی بر روی نتایج نهایی استراتژی شما خواهند داشت. بهعلاوه با درک ترندهای بازار و رفتار مشتریان، شما شانس موفقیت برنامههای بازاریابی خود را مستقیما افزایش خواهید داد.
منظور از ترندها، تغییرات و پیشرفتهایی است که در فضای بازار ایجاد شدهاند و منظور از رفتار مشتری، تصمیمات مشتری در هنگام خرید و عواملی است که باعث تحریک آنها میشوند.
در صدر همهی این عوامل، تحقیقات بازار باید شامل تحلیل رقبا باشد. تحلیل رقبا یعنی شناختن رقبای اصلی و مقایسهی محصولات آنها، قیمتگذاری و نقاط قوت و ضعف آنها نسبت به سازمان شما؛ در هنگام تحلیل رقبا بر روی سوالات زیر متمرکز باشید:
1- رقبای شما چه مقدار بر روی جا انداختن برند خود، ترقی خود و تبلیغات سرمایهگذاری کردهاند؟
2- کانالهای توزیع آنها چه مواردی هستند؟
3- محصولات جدید یا بهبودیافتهی آنها چه چیزهایی هستند؟
4- چه چیزی یک رقیب را از دیگران متمایز میسازد؟
5- شما چه فرقی با رقبای خود دارید؟
بعد از تحقیق دربارهی بازار، باید برای برداشتن قدم بعد یا تحلیل SWOT آماده باشید.
گام سوم: تحلیل SWOT را انجام دهید
این تحلیل، یک روش خیلی خوب برای آنالیز کردن جایگاه سازمان شما، با شناسایی نقاط قوت و ضعف درونی و ارتباط آنها با فرصتها و تهدیدهای بیرونی است. یک تحلیل SWOT باید:
- تنها حاوی چند پاراگراف باشد که فقط روی فاکتورهای کلیدی متمرکز هستند.
- شامل خلاصهای باشد از دلایل شما برای عملکردهای خوب یا بد بالقوه.
- به شکلی جذاب نوشته شده باشد.
- شامل جملات موجز باشد.
- تنها شامل دادههای مهم یا مرتبط باشد.
اگر تحلیل SWOT شما به این شکل نوشته شده باشد، میتوانید به مرحلهی بعد، یعنی تعیین «ترکیب بازاریابی» بروید. به منظور راحتی این امر، استفاده از نرم افزار CRM در تحلیل SWOT به شما پیشنهاد میشود.
گام چهارم: تعیین ترکیب بازاریابی
یک استراتژی بازاریابی موفق، بر روی ترکیب بازاریابی یا به اصطلاح چهار P متمرکز است:
1- product (محصول)
برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی، شما باید درک درستی از محصول سازمان خود و همچنین تمامی اطلاعات مرتبط با آن از قبیل تغییرات، افزونهها، طراحی، برندینگ، موقعیت و بستهبندی داشته باشید.
2- Price (قیمت)
برای توجیه کردن محصول خود برای مشتریان و افزایش وفاداری مشتری با بازاریابی، شما باید نسبت به قیمت محصول خود در رابطه با ارزش آن آگاه باشید. در زمان قیمتگذاری، باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- هزینههای تامین کنندگان
- تخفیفات فصلی
- قیمتهای رقبا
- قیمت نهایی خرده فروشی
3- place (مکان)
در این مورد، شما باید دربارهی بهترین کانالهای توزیع محصول خود تصمیم بگیرید. به عنوان نمونههایی از این کانالها میتوان به فروشگاههای فیزیکی و فروشگاههای آنلاین اشاره کرد.
4- promotion (ترقی یا پیشرفت)
در نهایت، شما باید تصمیم بگیرید که چطور میتوانید به بهترین شکل محصول خود را ارتقا بدهید. تبلیغات، افزایش نیروهای فروش، ارتقاء فروش، شرکت در نمایشگاهها، بازاریابی رابطهمند، فعالیت در شبکههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال، نمونههایی از روشهای ارتقای فروش محصول به شمار میروند.
تعیین این چهار P شما را یک قدم به برنامهی بازاریابی استراتژیک نزدیکتر میکند. در این مرحله، شما آماده هستید که بودجهی خود را مشخص کنید.
گام پنجم: بودجهبندی کنید
در این نقطه از بازاریابی استراتژیک، شما باید هر چیزی را که در رابطه با مخارج بازاریابی کنونی شما وجود دارد؛ مشخص کنید. موارد زیر از جمله مهمترین این مخارج هستند:
• تبلیغات
• داراییهای دیجیتال، مانند وبسایت، شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوای بصری
• پیشرفتها
• رخدادهای بازاریابی
• حمایتها
این مرحله، همچنین نقطهی مناسبی است برای محاسبهی هزینههای فعالیتهای آیندهی بازاریابی که در برنامهی بازاریابی استراتژیک خود طرح آنها را ریختهاید. از همه مهمتر توجه داشته باشید که هر شکلی از تخفیف که درآمد ناخالص مورد انتظار را کاهش میدهد، بهعنوان یک هزینهی افزایشی بازاریابی در نظر گرفته میشود.
پس از تکمیل این مرحله، زمان آن میرسد که یک ابزار مدیریت پروژه را انتخاب کنید که به شما کمک کند تا برنامهی خود را عملیاتی سازید.
گام ششم: یک ابزار مدیریت پروژه انتخاب کنید
به احتمال زیاد در این مرحله متوجه خواهید شد که مدیریت برنامهای که ریختهاید، کاملا چالش برانگیز خواهد بود و حق با شماست!
فرایند برنامهریزی بازاریابی شما را ملزم میکند که در هر زمانی، بر روی وظایف خود تسلط کامل داشته باشید و بهغیر از ایجاد یک استراتژی، شما به یک پلنر بازاریابی نیاز دارید که برنامهی شما را، وظیفه به وظیفه، پیادهسازی کند.
یک ابزار مدیریت پروژهی مناسب، این کار را برای شما انجام خواهد داد.
گام هفتم: بازبینی و بهروزرسانی
قدم نهایی در برنامهریزی استراتژی بازاریابی بسیار ساده و در عین حال دشوار است: برنامهی خود را بازبینی کرده و در صورت لزوم آن را تغییر دهید.
همانطور که احتمالا متوجه شدهاید، تمامی گامهای رسیدن به استراتژی بازاریابی، شدیدا با یکدیگر مرتبط بوده و نمیتوان آنها را بهصورت مستقل نگاه کرد.
این گفته به این معناست که این مراحل حتما یکدیگر را تحت تاثیر قرار خواهند داد. بهعلاوه، کاملا طبیعی است که فاکتورهای درونی و بیرونی لحاظ شده در برنامهریزی استراتژیک مدام در حال تغییر باشند. بهخاطر همه این عوامل، بسیار مهم است که در زمان لزوم، برنامه خود را آپدیت کنید. این بازبینی میتوان بهصورت ماهیانه یا هر چهار ماه یکبار انجام شود.
به خاطر داشته باشید که اقیانوس عمیقی در پیش روی ما قرار دارد بنابراین در مفهوم گسترده بازاریابی، باید با انواع مدل های بازاریابی نیز آشنایی لازم را داشته باشید. با سه مورد از پر سر و صدا ترین آنها در جهان آشنا شوید:
- بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing)
- بازاریابی چریکی (Guerilla Marketing)
- بازاریابی فردی (Micromarketing)
تفاوت استراتژی بازاریابی با استراتژی فروش چیست؟
استراتژی بازاریابی و استراتژی فروش دو جنبه کلیدی در هر کسبوکار هستند که با وجود ارتباط نزدیک، تفاوتهای مهمی دارند. استراتژی بازاریابی بر فرآیند جذب و نگهداری مشتریان تمرکز دارد. این استراتژی شامل تحقیق بازار، شناسایی نیازها و خواستههای مشتریان، توسعه محصولات یا خدمات متناسب با این نیازها، تعیین قیمتگذاری، انتخاب کانالهای توزیع و برنامهریزی تبلیغات است. هدف اصلی بازاریابی، ایجاد آگاهی از برند، جذب مشتریان جدید و ایجاد ارزش برای آنها است.
استراتژی فروش بر فرآیند تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی متمرکز است. این استراتژی شامل شناسایی مشتریان هدف، برقراری ارتباط با آنها، ارائه پیشنهادات متناسب، مذاکره و نهاییسازی قراردادها است. هدف اصلی فروش، افزایش درآمد و سودآوری از طریق انجام معاملات است.
تفاوتهای اصلی بین استراتژی بازاریابی و فروش در موارد زیر است:
- تمرکز: بازاریابی بر جذب و نگهداری مشتریان و ایجاد ارزش برای آنها تمرکز دارد، در حالی که فروش بر تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی و انجام معاملات متمرکز است.
- اهداف: اهداف بازاریابی شامل افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان جدید و ایجاد ارزش برای آنها است، در حالی که اهداف فروش شامل افزایش درآمد، نهاییسازی قراردادها و افزایش سهم بازار است.
- فرآیند: فرآیند بازاریابی شامل تحقیق بازار، توسعه محصولات، تعیین قیمتگذاری و تبلیغات است، در حالی که فرآیند فروش شامل شناسایی مشتریان هدف، برقراری ارتباط، ارائه پیشنهادات و نهاییسازی قراردادها است.
ویژگی | استراتژی بازاریابی | استراتژی فروش |
تمرکز اصلی | جذب و نگهداری مشتریان، ایجاد آگاهی از برند | تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی |
هدف اصلی | افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان جدید، ایجاد ارزش | افزایش درآمد، نهاییسازی قراردادها، افزایش سهم بازار |
فرآیند | تحقیق بازار، توسعه محصولات، قیمتگذاری، تبلیغات | شناسایی مشتریان هدف، مذاکره، نهاییسازی فروش |
مخاطب هدف | عموم بازار، گروههای مختلف مشتریان | مشتریان خاص، مشتریان بالقوه |
مدتزمان | بلندمدت، تمرکز بر رابطهسازی و ایجاد ارزش پایدار | کوتاهمدت، تمرکز بر انجام معاملات سریع |
ابزار و روشها | تبلیغات، روابط عمومی، محتوای دیجیتال، بازاریابی آنلاین | تماسهای فروش، ملاقاتهای رو در رو، ارائه پیشنهادات ویژه |
نتیجه نهایی | افزایش شناخت برند، وفاداری مشتریان، توسعه بازار | بستن قراردادها، افزایش فروش مستقیم |
هر دو استراتژی برای موفقیت کسبوکار ضروری هستند و باید بهصورت هماهنگ عمل کنند تا به اهداف کلی سازمان دست یابند.
معروف ترین استراتژی های بازاریابی
کمپانی نسکافه در سال ۱۹۳۸ شروع به کار کرده، و راهی طولانی به عنوان یک عضو قابل توجه در بازار طی کرده است. این برند با بیش از ۵۰۰۰ نوع از دانه های قهوه سر و کار دارد و در بیش از ۱۸۲ کشور در سراسر جهان فروخته می شود.
چنین گستردگی بازاری، بازاریابی پیچیده و دشواری به همراه خواهد داشت. استراتژی بازاریابی نسکافه تا به امروز به خوبی از پس این پیچیدگی ها برآمده و موفقیت آمیز بوده است.
تقسیم بندی مشتریان در بازاریابی نسکافه
نسکافه از ترکیبی از استراتژی های تقسیم بندی جغرافیایی، جمعیت شناختی و روانشناختی به منظور استفاده از یک نوع قهوه جدید در بخش دیگری از جهان استفاده کرده، و فرهنگ قهوه را در بخش های مختلف تغییر می دهد.
در بازاریابی نسکافه از هر دو استراتژی فردی و جمعی هدف گذاری استفاده می شود. در مورد مشتریان انفرادی پیشنهادهای مختلفی در دسترس گروه های مختلف مشتریان قرار می گیرد. در شرکت های بزرگی که مشتری نسکافه هستند، یک دستگاه استاندارد قهوه استفاده می شود.
بازاریابی نسکافه جایگاه برند خود را بر اساس استراتژی های موقعیتی مبتنی بر استفاده و مبتنی بر ارزش تعیین کرده است.
نقش CRM در تقسیم بندی مشتریان
فرض کنید شما مدیریت فروش این برند را به عهده دارید. هزاران فروشگاه در سرتاسر دنیا محصولات شما را می فروشند. می توانید از آنها درخواست کنید مشخصات مشتریان و مراجعین را برای شما به صورت هفتگی ایمیل کنند تا هر ماه هزاران ایمیل با اطلاعات بسیار مهمی داشته باشید که استخراج و ذخیره شان خود به چندین نیرو احتیاج دارد.
آیا به جای این کار طاقت فرسا و بی منطق، استفاده از یک پایگاه داده ی مشترک را که تمامی اطلاعات مستقیما در آن وارد می شود ترجیح نمی دهید؟ به جای ایمیل هایی حاوی اطلاعات مشتریان، گزارش های هفتگی، ماهانه، یا هر نوع دیگری که می خواهید برای شما ایمیل می شود.
مزایای رقابتی در استراتژی بازاریابی نسکافه
شرکت مادر قدرتمند: Nestle شرکت مادر برند قهوه فوری نسکافه است. داشتن تجربه غنی در صنعت کالاهای مصرفی و دسترسی به گستره وسیع بازار کشورهای مختلف، به ثبات مالی این برند و همچنین ثبات محصولات کمک کرده است.
طیف گسترده ای از قهوه: نسکافه یکی از قدیمی ترین برندهای قهوه است که تقریبا ۵۰۰۰ نوع دانه قهوه را در بسته بندی های کوچک ارائه می دهد.
TOMA بالا: نسکافه به عنوان یکی از برند های شناخته شده قهوه، بخش عمده ای از بازار را در ۱۸۰ کشور جهان در اختیار داشته، TOMAی بالایی دارد. این واژه مخفف Top-of-Mind Awareness است، به معنی لغوی “آگاهی در بالاتری سطح ذهنی”.
فرض کنید می خواهید کفش ورزشی بخرید. اولین برندی که به ذهن شما (و احتمالا بسیاری دیگر از مردم) می آید چیست؟ آدیداس؟ پوما؟ نایک؟ یا برندهای دیگر؟ پاسخ شما هر چه باشد نشان دهنده ی میزان TOMAی بالای آن برند است. یعنی برای خرید یک محصول، اول از همه این برند به ذهن شما می رسد.
نقش CRM در تبیین مزایای رقابتی
تیم بازاریابی نسکافه به هیچ طریقی نمی توانست یک شرکت مادر قدرتمند برای برند خود بسازد. در حقیقت، این تیم بازرایابی نستله بود که با تحلیل های صحیح اطلاعات و تغییرات بازار و مشخصات مشتریان نیاز به قهوه فوری را تشخیص داده و این محصول را تولید کردند.
به هر حال، در دسترس داشتن اطلاعات جامع و گسترده و ابزار لازم برای تحلیل آنها نقش کلیدی تعیین و استفاده از مزایای رقابتی ست. مزیت رقابتی نستله توانایی ایجاد و توزیع چنین محصولی، آن هم سریع تر از رقبایش، بود.
دیگران در پارس ویتایگر خوانده اند: مزایای رقابتی برای موقعیت یابی محصول
استراتژی توزیع در استراتژی بازاریابی نسکافه
نسکافه پیشنهادات خود را از روش های متفاوتی به گروه های مختلف مشتری توزیع می کند. برای مشتریان خرده فروشی، از کانال های عمده فروشان / توزیع کنندگان استفاده کرده، و محصولات را از طریق سایت های تجارت الکترونیکی در اختیار مصرف کنندگان نهایی قرار دهد.
نقش CRM در تعیین استراتژی توزیع
مجددا، توزیع در مناطق مختلف نیازمند گزارش هایی از نیاز بازار به محصول در هر منطقه است. این گزارش ها را می توان به صورت خودکار از CRM گرفته و تحلیل کرد. ارقام به دست آمده از هر منطقه به شما نشان می دهند که میزان تقاضا چه مقدار است. علاوه بر مشخص کردن استراتژی توزیع، استراتژی بازاریابی نیز تا حدی مشخص می شود. شما باید در مناطقی که تقاضا کم است، با استفاده از برنامه وفاداری مشتری تقاضا را بالا ببرید.
ارزش ویژه برند در استراتژی بازاریابی نسکافه
یکی از معروف ترین برند های قهوه با شهرت قابل توجهی در سرتاسر جهان، تعریف جدیدی از گردهمایی های دوستان و خانواده، گفتگو های مردم و نوع ارتباط معمولی آنها ارائه می دهد: همه چیز از نسکافه آغاز می شود (این جمله شعار این برند نیز هست).
در سال ۲۰۱۵، نسکافه رتبه ششم برندهای نوشیدنی گرم را در دنیا از آن خود کرد.
تجزیه و تحلیل رقابت در استراتژی بازاریابی نسکافه
گسترش بازار به دلیل ورود رقبای جهانی مانند استارباکس و دونکین دونات در کشورهای مختلف، و تغییر شیوه زندگی مشتریان ماتریس تقاضا در این صنعت را تغییر داده است. نسکافه در حال رقابت با شرکت هایی مانند Bru، قهوه تاتا، محصولات جایگزین مانند نوشیدنی های با طعم قهوه و چندین فروشگاه زنجیره ای قهوه است.
تجزیه و تحلیل بازار در استراتژی بازاریابی نسکافه
بازار قهوه بازاری بسیار رقابتی با تعداد زیادی رقبای محلی، ملی و بین المللی است که انواع مختلف مشتریان را هدف قرار می دهند. افزایش هزینه های کار، تغییر شرایط آب و هوایی، روش های کشاورزی، مهاجرت مردم از مناطق کشاورزی به شهرها، افزایش هزینه های مواد خام مانند دانه های قهوه و تغییر سبک زندگی، بعضی از عوامل موثر بر این صنعت است.
تجزیه و تحلیل مشتری در استراتژی بازاریابی نسکافه
فروش نسکافه به شرکت های بزرگ و همچنین مشتریان خرده فروشی است. مشتریان خرده فروشی در گروه سنی ۲۰ تا ۳۵ سال قرار دارند. بزرگ ترین گروه های مشتریان دانشجویان و نیروهای جوان کار هستند. البته نسکافه تنها برندی نیست که از این نرم افزار برای پیشرفت و گسترش کار خود استفاده می کند.
نقش CRM در تجزیه و تحلیل رقابت، بازار و مشتری
پیش از هر چیز، تجزیه و تحلیل نیاز به داده های کافی دارد. سی آر ام پایگاه داده ای ست که می تواند اطلاعاتی که در هر زمینه در آن وارد می کنید، به صورت یک جا در اختیار شما قرار دهد. در نرم افزارهای CRM که قابلیت سفارشی سازی داشته باشند (برای اطلاعات بیشتر مقاله توسعه و سفارش سازی نرم افزار crm توصیه می شود)، می توانید برای هر زمینه فیلدهای مشخصی تعریف کنید.
برای نمونه، می توانید در بخشی جداگانه، کمپانی های رقیب خود را نیز ذخیره کنید. با استفاده از ابزارهایی چون RSS یا فیدخوان، می توانید اخبار و اطلاعات به روز منتشر شده در هر موضوعی را دریافت کنید. با استفاده از گردش کار های مربوطه، می توانید گزارش های خودکار از این اطلاعات دریافت کنید.
نرم افزار برای شما تحلیلی انجام نمی دهد، مگر در حد مقایسه های عددی. اما پایه ی تحلیل صحیح کارشناسان و متخصصان هر زمینه، اطلاعات صحیح و کافی ست. و این دقیقا همان چیزی ست که نرم افزار CRM در اختیار شما قرار می دهد.
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) چگونه میتواند به عنوان یک ابزار بازاریابی استراتژیک عمل کند؟
ابزارهای CRM مانند نرمافزار پارس ویتایگر به شما کمک میکنند تا کمپینهای بازاریابی خود را مدیریت کنید. این ابزارها اطلاعات تماس مشتریان و مشتریان بالقوه را ذخیره کرده، جریانهای کاری ارتباطی را مدیریت کرده و چالشهای موجود در خدمات را پیگیری میکنند.
در واقع، با ذخیره و مدیریت هوشمندانهی اطلاعات مشتریان، یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری، تعداد لیدهای ورودی را افزایش میدهد و به تیم بازاریابی کمک میکند تا هرچه سریعتر مشتریان جدید را پیدا کنند. همچنین، نرم افزار CRM به تیمهای فروش کمک میکند که معاملات جدید را زودتر برقرار و به سرانجام برسانند. برای مشاوره و خرید CRM با کارشناسان پارس ویتایگر همراه باشید.
منبع: www.investopedia.com