فهرست محتوا
فروشندگان حرفهای، هیچوقت «فروش زیاد» را هدف اصلی نمیدانند. آنها تمرکز را بر بهبود نرخ تبدیل، کاهش زمان چرخه فروش، افزایش رضایت مشتری و وفاداری بلندمدت قرار میدهند. تمام این شاخصها، از عمل به نکات جزئی و بهظاهر ساده ولی مؤثر نشأت میگیرند.
در فروش موفق، جزئیات تعیینکنندهاند.
و نکات فروش، همان جزئیاتیاند که هیچکس به شما در جلسات رسمی نمیگوید؛ اما مشتری آنها را حس میکند.
تمایز بین «دانش فروش» و «نکات عملی فروش»
دانش فروش | نکات فروش |
شناخت مراحل فروش (نیازسنجی، ارائه، بستن) | انتخاب جمله مناسب در هر مرحله |
آشنایی با اصول روانشناسی مشتری | استفاده عملی از سکوت یا زبان بدن در لحظه درست |
شناخت مدلهای فروش (AIDA، SPIN) | تطبیق مدل با سبک خرید مشتری واقعی |
آموختن پاسخ به اعتراضات | تمرین واکنش طبیعی، غیر دفاعی و بدون تعصب |
طراحی پیشنهاد فروش | تبدیل پیشنهاد به گفتوگوی مؤثر و قابل لمس برای مشتری |
دانش فروش یعنی بدانی «چه کاری باید بکنی»
نکات فروش یعنی بدانی «دقیقاً چطور و کِی آن کار را انجام دهی».
هرچقدر دانش، قطبنمای فروش باشد، نکات فروش، قطرهچکان موفقیتاند. آنها مسیر را نمیسازند، اما تضمین میکنند هر قدم شما محکم و حرفهای برداشته شود.
دستهبندی جامع نکات فروش
موفقیت در فروش، حاصل یک اتفاق نیست، بلکه نتیجه تسلط حرفهای بر «جزئیات بحرانی» در مراحل مختلف تعامل با مشتری است. برای آنکه فروشندهای مؤثر و قابلاتکا باشید، باید بر نکاتی مسلط شوید که در چهار فاز اصلی فروش قرار دارند:
الف. نکات فروش پیش از شروع تماس یا جلسه
در این مرحله، رفتار حرفهای فروشنده از چشم مشتری پنهان است، اما بیشترین تأثیر را بر نتیجه فروش دارد. آمادگی پیش از تماس، تضمین میکند مکالمه یا جلسه با تسلط، هدفمندی و اعتماد به نفس آغاز شود.
1- آمادگی ذهنی و روانی
یک فروشنده حرفهای پیش از ورود به تماس یا جلسه، باید ذهن خود را از هیجانات، قضاوتها و اضطرابها خالی کند. اعتمادبهنفس، تمرکز و نیت روشن برای کمک به مشتری، پایههای عملکرد موفق در ادامه مسیر خواهند بود.
2- شناخت پرسونای مشتری
درک دقیق پرسونای خریدار، از جنس تحلیل رفتاری، نقش سازمانی، نیازهای پنهان و سبک تصمیمگیری اوست. اطلاعاتی نظیر جایگاه شغلی، دغدغههای رایج، نوع صنعت و رفتارهای خرید گذشته در اولویت شناخت قرار دارند.
3- طراحی پرسونای فروشنده
فروشنده باید پیش از شروع ارتباط، نقش و استایل ارتباطی خود را تعریف کند: آیا قرار است یک مشاور آرام باشد یا راهبر قاطع؟ ظاهر، زبان بدن، لحن صدا و شیوه بیان، باید هماهنگ با نقش فروشنده و ارزش برند باشد.
4- تحقیق بازار و تحلیل رقبا
مطالعه دقیق شرایط فعلی بازار، رقبا و موقعیت مشتری در آن، به فروشنده کمک میکند تا پیشنهاد خود را متناسبسازی کند و مزیت رقابتی را دقیقتر منتقل نماید. درک شرایط بیرونی، باعث میشود مکالمه از چارچوب فروش صرف، فراتر برود.
ب. نکات فروش در حین مکالمه یا جلسه
این مرحله جاییست که تمام آمادگیها به میدان عمل وارد میشوند. فروشنده موفق کسیست که مکالمه را هدایت میکند اما بهزور پیش نمیبرد؛ گوش میدهد، اما منفعل نیست؛ متقاعد میکند، اما فشار نمیآورد.
1- اولین برخورد
برند شخصی فروشنده، در ۳۰ ثانیه نخست شکل میگیرد. زبان بدن باز، لحن حرفهای، شروع مکالمه با احترام و ایجاد حس امنیت، مقدمهای برای شکلگیری اعتماد است. نگاه مستقیم (نه خیره)، سرعت گفتار کنترلشده و جمله ابتدایی سنجیده، اهمیت حیاتی دارند.
2- هنر گوش دادن فعال
فروشندهای که با دقت گوش میدهد، میتواند پیامهای غیرشفاهی، تردیدهای ضمنی و اولویتهای پنهان مشتری را درک کند. قطع نکردن صحبتها، تکرار نکات کلیدی و تایید با واکنشهای مناسب، از نشانههای گوش دادن فعالاند.
3- نحوه سؤال پرسیدن
سؤالات باز، هدایتکننده و موقعیتساز، ابزار اصلی فروشنده برای کشف نیاز و افزایش تعاملاند. بهجای پرسیدن “آیا از وضعیت فعلی راضی هستید؟” بپرسید: “اگر قرار بود چیزی را در سیستم فعلی تغییر دهید، آن چه بود؟”
4- زبان متقاعدکننده و تکنیک لنگر
استفاده از واژگان دقیق، ایجاد تصاویر ذهنی مثبت و انتقال احساس ارزش از طریق زبان، مهارتهایی حیاتیاند. تکنیک لنگر نیز با ارائه گزینهای گرانتر یا پیچیدهتر در ابتدا، ارزش راهحل پیشنهادی را در نگاه مشتری افزایش میدهد.
5- مدیریت اعتراضات
پاسخ به تردیدها و مقاومتهای مشتری باید با آرامش، همدلی و درک متقابل انجام شود. تکنیکهایی مانند تایید احساس مشتری، ارائه مقایسههای مستند و بازگرداندن تمرکز به ارزش اصلی، در این مرحله کاربردیاند.
6- حفظ ریتم گفتگو
مکالمه فروش باید نه خیلی سریع باشد که حس فشار ایجاد کند و نه کند که بیانرژی بهنظر برسد. حفظ تعادل بین بیان و سکوت، پرسش و پاسخ و جدیت و صمیمیت، هنر فروشنده حرفهای است.
پ. نکات مربوط به نهایی کردن فروش
لحظه نهاییسازی، زمانی است که مشتری یا تصمیم نهایی را میگیرد یا فروش برای همیشه از دست میرود. تسلط فروشنده در این مرحله، تأثیر قطعی بر نرخ موفقیت فروش دارد.
1- نشانههای آمادگی مشتری
سؤال درباره جزئیات، پرسش درباره زمان تحویل یا گارانتی و تمایل به درک مزایای عملیاتی، از نشانههای واضح آمادگی مشتری برای خرید است. این لحظه را باید با دقت تشخیص داد.
2- زمانبندی مناسب ارائه پیشنهاد
ارائه زودهنگام قیمت یا دعوت به خرید، باعث مقاومت روانی میشود. فروشنده باید ابتدا اعتماد، ارزش و ارتباط را شکل دهد، سپس در زمان مناسب، پیشنهاد نهایی را ارائه کند.
3- جملات مؤثر برای ختم فروش
بهجای جملاتی مانند “تصمیمتان را گرفتید؟”، بهتر است از سوالات جهتدار استفاده شود:
“آیا دوست دارید همین امروز شروع کنیم؟”
“اگر موافق باشید، مرحله بعد ثبت اطلاعات است.”
4- نقش سکوت، فوریت و بستههای پیشنهادی
گاهی موثرترین ابزار فروش، سکوت در لحظه درست است. تکنیکهایی مانند ارائه گزینهی زمانی محدود، یا ترکیب چند خدمت به صورت بسته تخفیفدار، باعث افزایش انگیزه برای اقدام سریع میشود.
ت. نکات فروش پس از نهایی شدن معامله
بر خلاف تصور رایج، فروش موفق با امضای قرارداد یا تأیید نهایی مشتری پایان نمییابد. فروشندگان حرفهای میدانند که موفقترین نتایج، دقیقاً از لحظهی نهاییسازی آغاز میشوند—جایی که اعتماد باید تقویت شود، تجربهی خرید به رابطه تبدیل گردد و فرصتهای سودآور آینده شناسایی شوند. در ادامه، مهمترین اقدامات پس از نهاییسازی فروش را مرور میکنیم:
1- پیگیری هوشمندانه (Follow-up After Sale)
پیگیری، نخستین گام در حفظ مشتری و جلوگیری از تردیدهای پس از خرید است. بهترین زمان برای آن، بین ۲۴ تا ۷۲ ساعت پس از نهایی شدن معامله است. تماس یا پیام باید با هدف اطمینان از رضایت و بدون لحن فروش مجدد ارسال شود.
بهجای پیامهای عمومی، از عبارتهای شخصیسازیشده استفاده کنید؛ برای مثال:
«با توجه به اینکه امنیت اطلاعات برایتان اولویت داشت، خواستم مطمئن شوم همهچیز مطابق انتظارتان پیش میرود.»
استفاده از نرمافزار CRM (مانند پارسویتایگر) برای زمانبندی، ثبت تعاملات و اجرای فالوآپ مرحلهای، ضروری است.
2- مدیریت رضایت مشتری (Customer Satisfaction Management
پس از تحویل محصول یا آغاز ارائه خدمات، مهم است که رضایت مشتری بهصورت عملی و نهفقط فرضی سنجیده شود. ارسال فرمهای بازخورد ساده (مثلاً از طریق واتساپ یا ایمیل)، زمینهای برای شنیدن واقعیت فراهم میکند.
در برابر بازخورد منفی، برخورد دفاعی نداشته باشید؛ آن را به فرصتی برای جلب اعتماد بیشتر تبدیل کنید. تجربههای مثبت مشتری نیز باید ثبت و بازنشر شوند—در قالب Testimonial، مطالعه موردی یا حتی پست در شبکههای اجتماعی.
مشتری راضی، صرفاً یک خریدار نیست؛ او میتواند به سفیر برند شما تبدیل شود.
3- درخواست معرفی (Referral)
رضایت مشتری بهترین بستر برای جذب مشتری جدید است. بلافاصله پس از دریافت بازخورد مثبت، از او دعوت کنید برند شما را به دیگران معرفی کند. لحن پیشنهاد باید ساده، مؤدبانه و بدون فشار باشد؛ مثلاً:
«اگر کسی را میشناسید که با چالش مشابهی مواجه است، خوشحال میشویم ما را معرفی کنید.»
در صورت امکان، مشوقهایی نظیر تخفیف خرید بعدی، هدیه اختصاصی یا دسترسی VIP برای معرف در نظر بگیرید.
4- فروش مجدد و مکمل (Upsell & Cross-sell)
مشتری فعلی، بزرگترین فرصت برای رشد فروش است—اگر نیازهای او را بشناسید. دو رویکرد کلیدی عبارتاند از:
Upsell: پیشنهاد نسخه کاملتر یا اشتراک بلندمدتتر
Cross-sell: معرفی خدمات یا محصولات مکمل
این پیشنهادها باید مبتنی بر تحلیل رفتار مشتری و با درک صحیح از زمان ارائه شوند؛ معمولاً بین ۱۰ تا ۳۰ روز پس از خرید اولیه. اتصال سیستم فروش به ابزارهای اتوماسیون و CRM، امکان شناسایی زمان مناسب و اجرای پیشنهاد را ساده میکند.
مثلاً اگر مشتری از یک ماژول CRM زیاد استفاده کرده، میتوانید نسخه پیشرفتهتر همان ماژول را پیشنهاد دهید.
به یاد داشته باشید که فروش حرفهای یک دایره است، نه یک خط.
مراقبت بعد از فروش، جاییست که وفاداری، سودآوری و رشد واقعی اتفاق میافتد.
اگر فروش را صرفاً به «تبدیل سرنخ» محدود کنید، فرصت تبدیل مشتری به سرمایه برند را از دست میدهید.
نکات فروش در موقعیتهای خاص (B2B، B2C، فروش تلفنی، حضوری، آنلاین، نمایشگاهی و…)
فروش موفق وابسته به درک موقعیت است. یعنی یک جمله، تکنیک یا نحوه ارائه، بسته به موقعیت فروش ممکن است فوقالعاده یا فاجعهبار باشد. در این بخش، نکات کلیدی فروش را بر اساس «کانال» و «موقعیت تعامل» طبقهبندی کردهایم تا فروشنده بتواند عملکرد خود را با بستر و بافت موقعیتی تطبیق دهد.
1- نکات فروش در فضای B2B (سازمانی)
ویژگیهای کلیدی فروش B2B:
- تصمیمگیری جمعی با حضور چند نقش (DMU)
- چرخه فروش طولانی و مرحلهای
- نیاز به تحلیل ROI و کاهش ریسک
- الزامات فنی، امنیتی، پشتیبانی بلندمدت
نکات کلیدی:
- تمرکز بر حل مسئله سازمانی نه ویژگی محصول
- مستندسازی ارتباطها در CRM برای تیم فروش
- تقویت مهارت مذاکره برای مواجهه با تیمهای خرید حرفهای
- هماهنگی جلسات چندمرحلهای با بازیگران کلیدی: کاربر نهایی، مدیر فنی، تصمیمگیر مالی
2- نکات فروش در فضای B2C (خردهفروشی یا فروش به مصرفکننده)
ویژگیهای کلیدی فروش B2C:
- تصمیمگیری سریع و هیجانی
- قیمت و تجربه کاربری مهمتر از زیرساخت
- امکان فروش در لحظه بسیار بیشتر از B2B
- قدرت برند، بستهبندی، تخفیف و فوریت بالا
نکات کلیدی:
- استفاده از محرکهای احساسی: راحتی، زیبایی، پرستیژ
- طراحی پیشنهادهای جذاب (پکیج تخفیف، هدیه، محدودیت زمانی)
- سادهسازی فرآیند خرید (کمترین کلیک، کمترین سوال)
- استفاده از «اثبات اجتماعی» (نظرات مشتریان، تعداد فروش)
3- نکات فروش تلفنی (Phone Sales)
ویژگیها:
- عدم دسترسی به زبان بدن
- وابستگی بالا به لحن، سرعت و تنفس
- مقاومت ابتدایی مشتری بسیار بالا (“وقت ندارم”)
- ارتباط اغلب بهصورت سرد (Cold Call)
نکات کلیدی:
- طراحی اسکریپت باز (نه حفظی) با مسیر مکالمه مشخص
- استفاده از لحن حرفهای ولی گرم: صدای لبخند
- استفاده از تکنیک “پایه مشترک” برای جلب توجه اولیه
- مدیریت اعتراضات لحظهای با آرامش کامل
4- نکات فروش حضوری (جلسه، دفتر مشتری، مشاوره)
ویژگیها:
- فرصت مشاهده محیط و شرایط تصمیمگیرنده
- استفاده کامل از زبان بدن، اسناد، نمونهها
- امکان ایجاد رابطه عمیقتر
نکات کلیدی:
- لباس، ظاهر و زبان بدن حرفهای
- ارائه ساختارمند و قابل لمس (چکلیست، نمودار، نمونه کار)
- احترام به زمان مشتری و چارچوب جلسه
- جمعبندی حرفهای و شفاف در انتهای جلسه
5- نکات فروش در جلسات آنلاین / ویدئوکال
ویژگیها:
- مرز بین رسمی و غیررسمی باریکتر است
- خطر حواسپرتی بالاتر از جلسه حضوری
- گاهی حضور همزمان چند ذینفع
نکات کلیدی:
- ارسال مستندات قبل از جلسه
- توجه ویژه به کیفیت تصویر، صدا، بکگراند و نور
- ثبت دقیق سوالات، نگرانیها و اقدامهای بعدی
- پیگیری سریع با خلاصه جلسه
6- نکات فروش در نمایشگاهها و رویدادهای بازاریابی حضوری
ویژگیها:
- مخاطب در حالت کاوش و گشتوگذار
- زمان تعامل کوتاه و رقبا در اطراف
- فضا برای برندسازی اولیه و جذب سرنخ (Lead)
نکات کلیدی:
- طراحی پیام جذاب در کمتر از ۱۰ ثانیه
- داشتن «قلاب زبانی» برای شروع مکالمه
- ثبت مشخصات بازدیدکننده با طبقهبندی (گرم/سرد/داغ)
- ارسال پیام پیگیری حرفهای پس از نمایشگاه
جدول مقایسهای موقعیتها
موقعیت فروش | تمرکز اصلی | مهارت کلیدی | خطر رایج |
B2B | حل مسئله سازمانی | مذاکره، تحلیل | پیچیدگی تصمیم |
B2C | هیجان و تجربه | سادهسازی | تصمیم هیجانی زودگذر |
تلفنی | جلب توجه با لحن | اسکریپت، تن صدا | مقاومت اولیه |
حضوری | اعتمادسازی شخصی | زبان بدن، ارائه | طولانی شدن جلسه |
آنلاین | وضوح و تمرکز | تکنولوژی، مدیریت زمان | حواسپرتی مخاطب |
نمایشگاهی | جذب سرنخ سریع | خلاصهگویی، پیگیری | فراموشی یا بیتوجهی |
۴۰ نکته فروش امتحان شده
تکنیک فروش، بایدها و نبایدهای فروش، اشتباهات فروش و نکته فروش جزو عباراتی هستند که هر نیروی فروش حداقل یک بار آنها را جستجو کرده است. در بسیاری از موارد نکته ها و تکنیک ها همپوشانی دارند. خود ما مقالاتی با عناوین اشتباهات نیروهای فروش، راهکارهای فروش در شرایط رکود بازار، اصول برخورد با مشتری، راهنمای ایجاد حس ضرورت خرید، و چنین مقالات دیگری در زمینه ی فروش و برای آموزش نکاتی برای افزایش فروش منتشر کرده ایم.
اما در این بخش ۴۰ نکته تضمینی برای فروش موفق را بازگو می کنیم که برگرفته از توصیه ها و تجارب مدیران فروش هستند و به قولی امتحان خود را پس داده اند.
شعار ما در مجله کسب و کار پارس ویتایگر، کمک به رشد و ارتقا با ارائه محتوای مفید درباره کسب و کار ها است. برای این منظور از منابع معتبر خارجی که در حوزه تکنولوژی و سازمانی، فعال هستند برای تولید محتوا و ارائه آن به شما کاربران محترم استفاده میکنیم.
1- هنگامی که مشتری شما چند گزینه دارد، گران ترین گزینه را به او پیشنهاد ندهید. عدم توصیه ی گران ترین محصول تاثیر مثبتی در اعتماد سازی و جلب اعتماد مشتری دارد.
2- جواب منفی مشتری را تا حداقل سه بار تلاش نکرده اید، به عنوان جواب منفی قبول نکنید.
3- پیش از این که راجع به محصول حرفی بزنید، طوری رفتار کنید که مشتری از شما خوشش بیاید.
4- همه چیز در مورد مشتری ست، نه نیروی فروش. بر علایق مشتری تمرکز کنید. هیچ گاه در یک پرزنت یا ارائه ی فروش در مورد خود صحبت نکنید.
5- هوای مشتری های خوب خود را داشته باشید. فرستادن یک کارت تبریک عید یا تولد یا هدایای تبلیغاتی دیگر هزینه ی بسیار ناچیزی برای شما دارد، اما تاثیری شگرف بر رابطه ی شما و مشتری می گذارد. این که به مشتری نشان دهید به او وفادارید، وفاداری او را نسبت به شما بر می انگیزد.
6- همان طور که با دوستان یا خانواده ی خود صحبت می کنید، با مشتری حرف بزنید. محترمانه و تا حدی صمیمی. البته نه زیاد صمیمانه.
7- سعی کنید مشتری را پیش از فروش بشناسید. محصولات خود را نیز به طور کامل بشناسید. از محصولاتی با قیمت بالاتر (نه گران ترین محصول) شروع کرده و از محصولات ارزان تر برای فروش مکمل یا بیش فروشی استفاده کنید. مگر این که مشکل مشتری با همان محصولات ارزان تر حل شود.
8- هیچ گاه از رقبا بدگویی نکنید.
9- ملاقات حضوری تاثیر بالاتری از مکالمات تلفنی دارد.
10- هر گاه یک مشتری از محصول یا خدمات شما ابراز رضایت می کند، آن را در دفترچه ای بنویسید. در کنار انگیزه گرفتن، می توانید نقاط قوت خود را از دیدگاه مشتری بیابید.
11- به نقش خود به عنوان یک نیروی فروش افتخار کنید! اگر فروش در مجموعه اتفاق نیفتد زحمات بقیه دپارتمان ها به هدر می رود.
12- قبل از جلسه ی حضوری فروش، به یک یا چند آهنگ شاد مورد علاقه تان گوش کنید تا انرژی شما تا حد زیادی بالا رود.
13- اگر متوجه اشکالاتی در روند فروش سازمان مشتری شدید، در زمان مناسبی که علاقه مند به شنیدن توصیه های شما باشند، این اشکالات را به آنها گوشزد کنید.
14- صدای خود را بالا نبرید! در حقیقت، کمی صدای خود را پایین بیاورید. نه صرفا به خاطر احترام یا رعایت همسایه ها، به این دلیل که هنگامی که صدای شما آهسته تر باشد، مردم دقت بیشتری به حرف های شما می کنند.
15- حتما در جلسات حضوری چیزی ملموس از کالا به مشتری بدهید. از یک بروشور گرفته تا خود کالا.
16- قبل از جلسات فروش، به بهترین روزهای کاری تان فکر کنید. روزهایی که رکورد زده اید. اعتماد به نفستان با این کار بالا می رود.
18- قانون ۲۰-۸۰ را فراموش نکنید. قانونی که می گوید ۸۰% فروشتان به ۲۰% از مشتری هایتان است. ۲۰% خود را پیدا کنید و همیشه به آنها توجه داشته باشید.
19- سعی کنید لباس هایی که برای جلسات حضوری انتخاب می کنید، با محیط کار سازمان مشتری هم خوانی داشته باشد.
20- ورزش کنید! ظاهر مناسب نه تنها حس بهتری به شما و مشتری می دهد، بلکه باعث می شود بتوانید به علت سلامت جسمی بهتر کار کنید و در صورت لزوم ساعتی اضافه تر نیز در محل کار بمانید.
21- با “کلمات” فروش انجام ندهید. با سوالات بفروشید.
22- سعی کنید در تمام مراحل فروش موافقت ضمنی مشتری را داشته باشید. هر چه بیشتر در حین فرآیند فروش از مشتری پاسخ مثبت بگیرید، احتمال پاسخ مثبت نهایی را بالاتر می برید.
23- هیچ وقت از این که فروشی را سریع تر از حالت عادی انجام دهید نگران نشوید. نگرانی اصلی این است که نتوانید به اندازه ی کافی بفروشید.
24- انگیزه: ابتدای هفته را پرکار و با انرژی شروع کنید. سالی که نکوست از بهارش پیداست!
25- اهداف واقع گرایانه اما بزرگ برای خود بگذارید. ممکن است با هدف ۳۰ فروش به ۱۹ فروش برسید. اما این بسیار بهتر از ۱۱ فروش با هدف ۲۰ فروش در همان بازه ی زمانی ست.
26- همیشه از تجارب مثبت مشتری ها با محصولات خود و از بازخوردهای آنان آگاه باشید. تعریف کردن داستان های موفقیت واقعی برای مشتریان جدید بسیار تاثیرگذارتر از پیش بیین های احتمالی آینده است.
27- اگر خاطرتان باشد، در اشتباهات نیروهای فروش در استفاده از تکنیک های فروش منسوخ شده گفتیم که از “فروش دو موردی” استفاده نکنید. اما در صورتی که شما موافقت ضمنی مشتری را دارید و در اواخر فرآیند فروش قرار دارید، می توانید از او بپرسید که کدام محصول را می خواهد، نه این که آیا محصولی می خواهد یا خیر.
28- وقتی به بازار جدیدی وارد می شوید، بی محابا و بدون برنامه ریزی در آن پیش نروید. برنامه ای سیستماتیک داشته باشید تا مشتری های احتمالی را به سرنخ های از دست رفته تبدیل نکنید.
29- هیچ گاه به مشتری دروغ نگویید.
30- طوری رفتار کنید که گویا فروختن یا نفروختن برای شما تفاوت چندانی ندارد. نیروی فروشی که درمانده به نظر برسد هیچ گاه فروش موفق نخواهد داشت!
31- تا وقتی که یک جواب مثبت یا منفی مشخص از مشتری نگرفتید، دست از پیگیری برندارید.
32- پس از درخواست قرارداد، منتظر بمانید تا مشتری پاسخ دهد. یا بسیار با احتیاط پیگیری کنید.
33- سعی کنید در سازمان با کسانی باشید که از شما بهترند.
34- ارتباط خود را با تمام کسانی که ملاقات کرده اید حفظ کنید. مزاحم آنها نشوید، اما هر از چند گاهی خبری از آنها بگیرید.
35- هنگام فروش، توجه و شناخت انواع مشتری بسیار حائز اهمیت است.
- فروش B2B: در فروش به کسبوکارها (B2B)، شما با سازمانها و شرکتها در ارتباط هستید. بنابراین، نوع صحبت و برخورد حرفهای بسیار مهم است. تمرکز بر نیازهای کسبوکار، ارائه راهکارهای مبتنی بر داده و ایجاد روابط بلندمدت کلید موفقیت در این حوزه است.
- فروش B2C: در فروش به مصرفکنندگان (B2C)، شما با افراد عادی که به دنبال رفع نیازهای شخصی خود هستند، سروکار دارید. در این نوع فروش، ایجاد ارتباط عاطفی، تاکید بر مزایای محصول برای مصرفکننده و استفاده از زبان ساده و روان بسیار موثر است.
36- در یک ملاقات حضوری، هیچ گاه پس از قطعی شدن فروش بلافاصله جلسه را ترک نکنید. کمی بیشتر با مشتری خود صحبت کنید تا حس نکند تنها هدف شما فروش بوده و برای او هیچ ارزشی قائل نیستید.
37- خود را جای خریدار بگذارید. دوست دارید در ادامه چه چیزی بشنوید؟
38- برای تماس های مهم بایستید و به مشتری زنگ بزنید. نشستن انرژی تان را کم می کند.
39- حداقل سه جواب منفی پیش از جواب مثبت می گیرید. این را فراموش نکنید.
40- از مزایای نرم افزارهای CRM در فروش، غافل نشوید!
نکات فروش از نگاه روانشناسی
چگونه با شناخت ذهن مشتری، احتمال خرید را افزایش دهیم؟ روانشناسی فروش، دانش استفاده از سازوکارهای ذهنی مشتری برای هدایت او به تصمیم خرید است.
بسیاری از فروشندگان تصور میکنند مشتریها بر اساس منطق تصمیم میگیرند، در حالی که تحقیقات عصبفروش (NeuroSales) نشان میدهد بیش از ۹۰٪ تصمیمات خرید در سطح ناخودآگاه، احساسی و تحت تأثیر خطاهای شناختی گرفته میشوند.
در ادامه، مهمترین اصول و تکنیکهای روانشناختی در فروش را مرور میکنیم:
اثر لنگر قیمت (Price Anchoring)
مشتری هنگام مواجهه با قیمت، آن را با اولین عدد مهمی که شنیده یا دیده مقایسه میکند. این عدد، تبدیل به «لنگر ذهنی» میشود و ادراک ارزش را شکل میدهد.
ابتدا یک گزینهی گرانقیمتتر یا کاملتر را معرفی کنید، سپس پیشنهاد اصلی را مطرح کنید. این باعث میشود قیمت دوم ارزانتر، منطقیتر و جذابتر بهنظر برسد. در فروش سازمانی، بستههای چندگانه با سطوح مختلف خدمات، ابزار مناسبی برای این تکنیکاند. مثل ارائه نسخه حرفهای با قیمت بالا، سپس نمایش نسخه استاندارد با قیمت پایینتر.
ترس از دست دادن (FOMO – Fear of Missing Out)
مشتری زمانی که احساس کند ممکن است فرصت یا مزیتی را از دست بدهد، تمایل بیشتری به اقدام دارد.
محدودیت زمانی یا تعدادی (تخفیف تا سهشنبه، فقط ۱۰ نسخه باقیمانده)، اشاره به رقبا یا مشتریان مشابه که همین محصول را خریدهاند یا نمایش پویای استقبال (نظرات اخیر، افراد در حال خرید) از سری کاربردهای فروش این مورداند.
FOMO باید واقعی و اخلاقی باشد. هرگونه اغراق در این زمینه باعث بیاعتمادی شدید میشود.
قانون سکوت در نهاییسازی
مغز انسان از «سکوت پس از درخواست» بهشدت مضطرب میشود. این اضطراب، اگر از سوی فروشنده مدیریت شود، مشتری را به حرکت وادار میکند.
پس از ارائه پیشنهاد نهایی، هیچ جملهای نگویید. سکوت فروشنده باعث میشود مشتری بین «خریدن» یا «دفاع از نخریدن» یکی را انتخاب کند—و اغلب خرید آسانتر است.
در جلسات سازمانی، سکوت به مشتری قدرت تصمیمگیری واقعی میدهد، نه حس تحت فشار بودن.سکوت فعال، یعنی شما با نگاه، زبان بدن و حضور، همچنان در گفتگو هستید، فقط حرفی نمیزنید.
اصل آینهای (Mirroring)
افراد بهصورت ناخودآگاه به کسانی اعتماد میکنند که شبیه آنها هستند. تطبیق کلامی، رفتاری یا احساسی باعث ایجاد حس امنیت، اعتماد و نزدیکی میشود.
کاربرداین نکته در فروش را به این صورت داریم: هماهنگکردن لحن و سرعت صحبت با مشتری، استفاده از واژگان خاص مشتری در گفتوگو و بازتاب دادن احساسات یا دغدغهها بهصورت همدلانه، مثلا مشتری میگوید: «ما نگران آموزش کارکنان هستیم.» فروشنده: «حق دارید، آموزش تیم اجرایی همیشه یکی از نگرانیهای مهم در پیادهسازی نرمافزارهاست.»
خطای شناختی «تصمیم خریدهشده» (Bought Decision Bias)
ذهن مشتری، وقتی به تصمیم خرید نزدیک میشود، تمایل دارد باور کند که تصمیم خوبی گرفته. اگر در این لحظه تردید ایجاد شود، کل فرآیند ممکن است برهم بخورد.
در مرحله نهایی، بهجای طرح ویژگیهای جدید، باید بر «تایید تصمیم» تمرکز کرد. جملههایی مثل: «این انتخاب کاملاً با نیاز شما همراستاست» یا «بسیاری از مشتریان ما در موقعیت شما این تصمیم را گرفتهاند» مفید هستند.
نباید در لحظه تصمیم نهایی، گزینههای جدید معرفی شود.
استفاده از «بلههای کوچک» (Micro-Commitments)
هر تأیید جزئی از سوی مشتری، مقاومت ذهنی او را کاهش میدهد. این اصل بر مبنای نظریهی Consistency Bias شکل گرفته است؛ ذهن تمایل دارد رفتارش با اظهارات قبلی همراستا باشد.
گرفتن تأییدهای کوچک در طول جلسه: «درسته؟»، «با من موافقید؟»، «میشه گفت که این نکته براتون مهمه؟»
تبدیل تعاملات کوچک به گامهای تصمیم: «اگر اطلاعات دمو رو براتون بفرستم، بررسی میکنید؟»
این تأییدهای پیدرپی، بهصورت ناخودآگاه، ذهن مشتری را به سمت تصمیم نهایی آماده میکند.
ارتباط میان نکات فروش و نکات بازاریابی
چرا هر فروشنده حرفهای باید به اصول بازاریابی مسلط باشد؟ در ظاهر، فروش و بازاریابی دو حوزه مستقل به نظر میرسند؛ اما در عمل، مرز میان آنها بسیار باریک و تعامل آنها حیاتی است. آشنایی با نکات بازاریابی، نهتنها به جذب سرنخهای باکیفیت کمک میکند، بلکه توانایی فروشنده در درک رفتار مشتری، تنظیم پیام و اجرای مؤثر تکنیکهای فروش را افزایش میدهد.
چرا شناخت نکات بازاریابی برای فروشندهها ضروری است؟
فروشندهای که با اصول بازاریابی آشناست، دلیل جذب هر سرنخ را درک میکند و میداند با چه ذهنیتی وارد گفتوگو شدهاند.
درک پرسونا، پروموشن، ارزش پیشنهادی (UVP) و قیف بازاریابی، کمک میکند فروشنده بتواند گفتوگو را بهتر شخصیسازی کرده و با ذهن مشتری هماهنگ شود.
اجرای صحیح بسیاری از نکات فروش، مانند زمانبندی، ارائهی پیشنهاد یا حتی نوع جملات، به شدت به تحلیل رفتار بازاریابی وابسته است.
چند نکته بازاریابی که فروشندگان باید بدانند:
نکته بازاریابی | نقش در فروش |
شناخت پرسونای مشتری | کمک به شخصیسازی پیام فروش |
درک قیف بازاریابی | تشخیص جایگاه مشتری در مسیر خرید |
تسلط بر پیام کلیدی برند | ایجاد هماهنگی بین بازاریابی و فروش |
آشنایی با کمپینها و پروموشنها | استفاده هوشمندانه از انگیزههای تصمیمگیری |
آگاهی از لحن و سبک محتوا | تنظیم نحوه صحبت و نوع برخورد با مشتری |
برای اجرای مؤثر نکات فروش، صرفاً دانستن تکنیکهای فروش کافی نیست. فروش حرفهای، ادامه بازاریابی حرفهای است؛ و فروشندهای موفق است که بتواند میان این دو حوزه، پل ارتباطی مؤثر و منعطفی ایجاد کند.
رایجترین اشتباهات در رعایت نکردن نکات فروش
چالشهایی که حتی فروشندگان حرفهای را از موفقیت بازمیدارند!
فروش موفق، نیازمند اجرای هماهنگ و مرحلهبهمرحلهی نکاتیست که طی سالها تجربه و مطالعه شکل گرفتهاند. اما در عمل، بسیاری از این نکات نادیده گرفته میشوند—گاه از سر بیتجربگی، گاه به دلیل عجله و گاه بهدلیل فشار KPIها. در این بخش، مهمترین اشتباهات رایج در فرآیند فروش را بررسی میکنیم.
- رفتن زودهنگام به فاز نهاییسازی فروش: فروشنده پیش از آنکه مراحل کشف نیاز، اعتمادسازی و بررسی اعتراضات طی شود، به مشتری پیشنهاد نهایی میدهد.
- نداشتن برنامه پیگیری (Follow-up Plan): پس از تماس یا جلسه، فروشنده منتظر تماس مشتری میماند یا پیگیریهای خود را بیبرنامه انجام میدهد.
- صحبت زیاد بدون گوش دادن: فروشنده جلسه را به مونولوگ تبدیل میکند و فرصت ابراز نیاز واقعی را از مشتری میگیرد.
- استفاده از جملات ضعیف یا سوالات اشتباه: جملات مبهم، کلیشهای، یا تقابلی میتوانند فرآیند فروش را مختل کنند. همچنین، سوالات نامناسب ممکن است مشتری را به واکنش منفی وادار کند.
رعایت نکردن نکات فروش، لزوماً ناشی از نداشتن دانش نیست؛ بلکه اغلب نتیجهی نداشتن سیستم، تمرین یا بازخورد مستمر است. یک ابزار مناسب در این راستا بسیار اثر بخش خواهد بود.
ابزاری که اجرای نکات فروش را آسان میکند
چگونه با فناوری، نکات فروش را به عمل تبدیل کنیم؟ در فروش حرفهای، دانستن تکنیکها کافی نیست؛ اجرای دقیق و پیوستهی نکات، نیاز به زیرساخت و ابزار دارد.
ابزارهای دیجیتال به تیم فروش کمک میکنند تا هر مرحله از مکالمه یا فرایند را ردیابی، ارزیابی و تقویت کنند. ابزارهایی مانند نرم افزار های CRM.
نرمافزار CRM برای مدیریت تعاملات و پیگیری
سامانه CRM (مثل پارسویتایگر) یک پلتفرم متمرکز برای ثبت تعاملات، فالوآپها، زمانبندی تماسها، تحلیل عملکرد و نگهداری اطلاعات مشتری است. این ابزار به تیم فروش کمک میکند تا نکات فروش را نه بهصورت پراکنده، بلکه در قالب «فرایندهای عملیاتی» پیادهسازی کند. ویژگیهای مهم سیستم مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟
- ثبت خودکار یا دستی مکالمات، ایمیلها، یادداشتهای جلسات
- ساخت Pipeline فروش و تخصیص وضعیت به سرنخها
- هشدار برای فالوآپهای بهموقع
- سنجش عملکرد فروشندگان بر اساس نرخ تبدیل، طول چرخه فروش، نوع مشتری
با CRM، هیچ تماس، جلسه یا قولی فراموش نمیشود. هر نکتهی فروش بهصورت عینی قابل پیگیری است.
اجرای نکات فروش، تنها در گرو آموزش نیست؛ ابزار، تضمینکننده تداوم، کیفیت و اثربخشی آنهاست.
ترکیب CRM، اسکریپت مکالمه، چکلیست و ضبط تماس، ساختاری هوشمند برای اجرای نکات فروش فراهم میکند و باعث میشود هیچ نکتهای بهدلیل فراموشی، استرس، یا ناهماهنگی از دست نرود.
این مطلب فوق العاده بکارم اومد. ممنون